۸ پاسخ

برو شکرخدا کن کمک داری بخدا من گاهی میشینم گریه میکنم

من نزدیک مامانمم
جایی بخوام برم میبرم اونجا
پسر من خیلی ب من وابستس حداقل میذارم اونجا وابستگیش کم بشه

خوش بحالت ای کاش کسی بچه منو میگرفت ارزومه

بخدا منو پسرم دیوانه شدیم سر این مشکل.پسرم شدید وابسته شده بود صبح بیدارمیشد میرفت تا شب اونام هرکدوم یچیز میگفتن وسایلارو از جلو دست بچه جمع نمیکردن بعد دست میزد ب زور از دستش میگرفتن لج بااااز شده انقد اذیت شدم سر اینکه پیششونم پسرم انقدر اذیت شد بخدا هیچوقت یادم نمیره اونروزارو و نمیگذرم ازشون..
الان پسرم لجباز شده حرف گوش نمیکنه...

من بامادرشوهروجاری تو یه خونه ایم خداروشکرباهم خوبیم البته اگ بچه هابزارن کاری ب هم نداریم

ما هم تو يه ساختمونيم ولي من زياد نمي برم

ما واحد بغلیمونن پسر اولم خیلی وابسته بود اوایل ولی از وقتی رفت کلاس اول دیگه نمیره مثل قبل اونور
درسته یه چیزاییش بده ولی خوبی ام زیاد داره نزدیکی حموم‌میخوام برم بیرون کار دارم پسر بزرگمو میبردم‌مدرسه باشگاه هرجا پسر کوچیکمو میدادم مادرشوهرم اینا نگه میداشتن قشنگ کار دارم مهمون دارمم همین طور

والله منم بامادرشوهروجاری تویه ساختمونم پسرم وابستشونه ولی بچه جاریم ریده تودعصابم الان بالابودم یه لحطه پسرموگذاشتم خونه مادرشوهررفتم بالاپشت بوم اومدم دیدم بچه جاریم 6 سالشه دست پسرموازمچ گرفته داره تاتی میبره مادرشوهرم قهقه میزنه چنان ترسیدم گفتم الان دست بچم خدای نکرده درمیره

سوال های مرتبط