۱۳ پاسخ

من ازنوزادی تاالانش روپام نذاشتم

الهی عزیزم.انشالله که موفق بشین و کوچولو اذیت نشه.من زمانی که میخواستم پسرمو از پستونک بگیرم اول عادتش دادم رو زمین بخوابه بعد پستونکشو قطع کردم.خداروشکر خیلی راحت بود هردو

از اول کاش عادتش نمیدادی سخته ولی شما میتونی ❤
دلانارو از اول عادت دادیم کنارمون بخوابه و خداروشکر ازین بابت راحتیم

من هیچ وقت رو پا نذاشتم، اصلا توان ندارم. همیشه تو تخت خودش خوابیده

عزیزم... من دقیقا مدل همین عروسک رو دارم حتی همین رنگی

عزیزم... من دقیقا مدل همین عروسک رو دارم حتی همین رنگی

اصلا رو پا نخوابید دختر من که از اول بانوج بعد هم که تاب الان خیلی وقتع تابش جمع کردم

من خدا خیری بده مادر شوهرم گفت عاروس ب هیچ وجه رو پا نخوابون دیگه ن کمر داری ن پا.

عزیزم حتما موفق میشی بالاخره این پروسه‌ها هم باید طی بشه. هر کاری سختی خودشو داره. بازم به همت شما. من هنوز از شیر نگرفتمش. نمیدونم چرا انقد از اینکه نتونم در برابر گریه و بی‌تابیش مقاومت کنم میترسم🥲

ای جان من خدا حفظش کنه
اره واقعا دیگه بزرگ میشن خیلی سخته رو پا

ما برقا خاموش میکنیم خودش رو تشکش انقد غلت میزنه می‌خوابه کاهی هم سرشو میزاره تو بغل من

خدا حفظش کنه برعکس من دوست داشتم دخترم بغلم یا روی پام بخوابه اصلا دوست نداشت هر وقت خوابش بیاد خودش هرجا باشه میخوابه

سلام عزیزم شما موفق شدی کوچولوت رو مستقل بخوابونی و روی پا نخوابه؟من دو شبه شروع کردم خیلی بی قراری کرد امشب و واقعا دلم براش سوخت و نگرانشم که نکنه اضطرابی بشه😢

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
از شیر گرفتن بچه 🙂

پارت۱:

سلام به همه ی مامانا و خداقوت از بچه داری ،میخوام تجربه ی خودم از شیر گرفتن بچه رو باشماها هم در میون بزارم شاید مادری مثل من استرس از شیر گرفتن داشته باشه و یا اینکه ندونه از کجا و چجوری شروع کنه ، میخوام کامل از اولش براتون بگم🙂♥️

( بچه ی
من به سینه م به شدت وابسته بود طوری که هر نیم ساعت یه بار باید بهش شیر میدادم😕😏)
از یکماه بیشتره که تصمیم گرفتم بچه مو از شیر بگیرم روز اول تایم ظهر صبح تا ظهر رو یه وعده رو کم کردم ، روز دوم یه وعده ی دیگه رو تا یه هفته این روند کم کردن رو ادامه دادم پایان هفته که شد دیگه کامل تایم بعداز صبحانه تا ناهار بهش ندادم
هفته ی دیگه به همین روند تایم ناهار تا شام رو کم و سپس قطع کردم
این روند رو تا دو هفته ی دیگه ادامه دادم
یعنی تایم صبحانه( بعداز خواب)
ناهار قبل و بعداز خواب
شام (قبل از خواب)
اینجوری شده بود که بچه م فقط موقع خواب شیر میخواست و بدون شیر نمیتونست بخوابه!!!!
که
۴روز پیش تصمیم گرفتم اونم ترک بدم ، روز اول تایم صبح رو بهش دادم ولی ظهر نه( منظورم برای خواب ظهره) یه عالمه بی تابی کرد و خیلی خوابش میومد ولی بهش ندادم و ظهر نخوابید و خیلی گریه و بی تابی میکرد منم بردمش مغازه و براش خوراکی خریدم توی خیابون میچرخوندم ولی بچه م طفلک خسته ی خسته بود وخوابش میمومد😔🥺 ولی من مقاومت کردم
این روند تا شب ادامه دادم، شام خورد و الان موقع خوابش بود ولی نمیتونست بدون ممه بخوابه ساعت نزدیک ۱۲شب شده بود ولی از صبح نخوابیده بود و بلند بلند گریه و بی تابی میکرد منم براش با گوشی کارتونی که دوست داره گذاشتم هم نگاه میکرد و هم بی تاب بود و باز مقاومت کردم تا اینکه در حین کارتون دیدن خوابش برد🥺
مامان وروجک مامان وروجک ۱ سالگی
امروز رسما اولین روز ترک شیشه شیر اقا پسر بود
دیشب حسابی شکمشو سیر کردم تو خواب چون عادت داشت بیدار میشد با شیشه اب میخورد بیدار شد گذاشتمش روی پا یکم غر غر کرد خوابید،
اما نگم از صبح همیشه ساعت ۶بیدار میشه و با جیغ و گریه شدید جیجی میخواد که خب خیلیییی پر استرس بود برای من جیغ میزد گریه میکرد من گذاشتمش رو پام همسرم گذاشت اما اصلا ساکت نشد
میخوام این وعده شیرشو حذف کنم اخه اصلا با لیوان نمیخوره!فقط شیشه میخواست!
دیگه بعداز گذشت یکساعت رو پا گذاشتن خوابید گذاشتمش زمین با هزارتا شلامو صلوات که بیدار نشه
دیگه خوابید تا ساعت ۹ بیدار شد دوباره با گریه شدید که جیجی میخوام
رفتم تو لیوان شیر گرمو عسل درست کردم گفت نه انقد گریه کرد به هق هق افتاد
بغلمم نمیومد اصلا نمیذاشت بهش دست بزنم😕دیگه یکم گریه کرد یه نی بهش دادم گفتم بیا با نی بخور یکم بازی کرد اما لب نزد به شیر
همشرم میخواست بره سرکار دیگه گفتم بلند شیم کلا هرچی بیشتر بذارمش رو پا گریه میکنه لجوج میشه
دیگه پاشدیم براشون یه صبحانه درست کردم میزو چیدم یکی دو لقمه خورد اماااا به خیر گذشت دیگه خبری از گریه نبود!!!
غول مرحله برای من قطع شیر شبه حالا تا پوشک گرفتن
بیدار ک میشه بد چریه میکنه من حالم بد میشه از گریه بچه اما یه روزش خداروشکر گذشت طی روز خیلی بیتابی نمیکنه فقط اول صبحا!
دیگه اینجوری گذشت
بماند به یادگار از قطع شیشه شیر بنیامین
۱آذر۱۴۰۳❤️
پسرم دیگه داره مردی میشه مامانشم داره پیر میکنه با کاراش😃
مامان برف کوچولو مامان برف کوچولو ۲ سالگی
خانما دیدم خیلیا درگیر از شیر گرفتن هستن گفتم تجربمو بگم شاید به دردتون خورد.
من دخترم به شدت وابسته شیرمادر بود و جز زیر سینه جور دیگه نمیخوابید.
من با این روش رفتم که چهار روز اول شیر روز رو قطع کردم و چهار روز اول چون خیلیم مهمونی بودم سرش گرم بود اذیت نمیشد خیلیم تو روز شیر نمیخورد البته....
۴روز دوم شیر موقع خواب بعدازظهرشو قطع کردم که فکر میکردم سخت باشه چون بدون سینه نمیخوابید.کاری که کردم این بود هر روز خسته اش میکردم.یه روز رفتیم خانه بازی دوروز پارک و خلاصه خستش کردم که بخوابه..اصلا رو پا خوابیدن بلد نبود و موقع خواب یه کم غر میزد و من اهنگ میذاشتم و یک ساعتی طول میداد تا بخوابه حتی یه روز خسته نبود کلا نخوابید منم مجبورش نکردم.....بعد سه روز سوم شیر موقع خواب شب رو قطع کردم فکر میکردم خیلی سخت باشه ولی اصلا سخت نبود فقط دوتا کتاب جدید گرفتم واسش و سعی میکردم تا بی تاب میشه یا اونا سرگرمش کنم.خونرو تاریک میکردیم و لالایی میذاشتم تا خوابش ببره خودش.رو پا کلا دوست نداره یه کم ماساژش میدادم یه کم بغلم میکرد بعد انقدر غلت میرد تا بخوابه و ساعت خوابش به هم ریخت اما اذیتش نکردم که فشار بهش نیاد و تو چهار روز سوم که شیر موقع تو خواب بیدار شدن هم قطع کردم... روز اول یه بار بیدار شد خیلیییی اذیت کرد گریه کرد همسرم بغلش کرد ماساژش داد من جلوش نیومدم خیلی....بار دوم بیدار شد اب دادم خوابید....دیشب هم که شب دوم بود کلا خودش بیدار نشد....کلا وقتی شیر رو کم کنید درخواست شیر هم کم میشه....
بعد من یک عالمه شیر های طعم دار پاکتی و دنت نوشیدنی و ایمیوه و چندتا خوراکی که دوست داره خریدم که بی تابی کرد بدم بهش اما خب دختر من کلا شیر پاستوریزه عادت نداره خیلی نخورد
بقیه اش پایین