۳ پاسخ

‌منم همینه

عزیزم پسرمنم همینطوره.الان مریض شده ۳روز ک حتی نتونستم خونموجمع جورکنم.تازه۴دست پایادگرفت هرلحظه ازش غافل میشم میره جاهای خطرناک.باید صبرکرد وساخت

دخترمنم دقیقا همینجوریه

سوال های مرتبط

مامان محمد مهدی مامان محمد مهدی ۱۱ ماهگی
خانما فقط میخوام دردو دل کنم میدونم دیگه از تاپیکام خسته شدین فقط میخوام خالی شم نمیدونم واقعا خدا در من چی دیده که داره منو همچین امتحانی میکنه نمیتونمم گله کنم چون میگن ادم قبل از اینکه به دنیا بیاد سرنوشتشو قبول کرده و خود مختار وارد این دنیا شده بارسنگینی رو دوشمه که نمیدونم تا کی ادامه داره شاید تا آخر عمرم خیلی وقتا محمد مهدیو تو ذهنم تصور میکنم داره چهار دست و پا میره داره راه میره باهم دیگه بازی میکنیم واسم ذوق میکنه خلاصه شیرین بازیایی که تو ذهنم دلم واسش ضعف میره کاهی میشینم یه گوشه فقط اینجور چیزارو تصور میکنم تا کمی ارضای روحی بشم ولی خب زود گذره ...
گاهی دلم میخواد بچه های هم سن بچه خودمو ببینم گاهی نه چون واسه بچه خودم غسه میخورم امروز همسایمون میگه شاید خدا تورو وارد یه مرحله از رشد روحی کرده تو چه خبر داری شاید اگه بچت خوب بود وارد یه گناه بزرگ میشدی از یاد خدا غافل میشدی یا به خود مغرور میشدی شاید خدا تورو از یه اشتباه بزرگ دور کرده شایدم داره رشدت میده ببینه چند مرده حلاجی بچت افریده خدایه خدا تورو مامور به محافظت و نگهداری و رشد از این بچه دونسته فقط به قول پدر شوهرم فنرام خوابیده ناشکری نمیکنم میدونم مشکلات از این خیلی خیلی بیشترم هست که واقعاااااا میگم خدا واسه هیشکی نیاره واسه منم نیاره ولی یه ترسی به جونم افتاده نمیدونم با این ترس چیکار کنم همش میگم خدایا یه راهی نشونم بده ببینم باید چیکار کنم بلکه یکم از سختی این راه کم بشه😔😔💔💔😮‍💨