خانما فقط میخوام دردو دل کنم میدونم دیگه از تاپیکام خسته شدین فقط میخوام خالی شم نمیدونم واقعا خدا در من چی دیده که داره منو همچین امتحانی میکنه نمیتونمم گله کنم چون میگن ادم قبل از اینکه به دنیا بیاد سرنوشتشو قبول کرده و خود مختار وارد این دنیا شده بارسنگینی رو دوشمه که نمیدونم تا کی ادامه داره شاید تا آخر عمرم خیلی وقتا محمد مهدیو تو ذهنم تصور میکنم داره چهار دست و پا میره داره راه میره باهم دیگه بازی میکنیم واسم ذوق میکنه خلاصه شیرین بازیایی که تو ذهنم دلم واسش ضعف میره کاهی میشینم یه گوشه فقط اینجور چیزارو تصور میکنم تا کمی ارضای روحی بشم ولی خب زود گذره ...
گاهی دلم میخواد بچه های هم سن بچه خودمو ببینم گاهی نه چون واسه بچه خودم غسه میخورم امروز همسایمون میگه شاید خدا تورو وارد یه مرحله از رشد روحی کرده تو چه خبر داری شاید اگه بچت خوب بود وارد یه گناه بزرگ میشدی از یاد خدا غافل میشدی یا به خود مغرور میشدی شاید خدا تورو از یه اشتباه بزرگ دور کرده شایدم داره رشدت میده ببینه چند مرده حلاجی بچت افریده خدایه خدا تورو مامور به محافظت و نگهداری و رشد از این بچه دونسته فقط به قول پدر شوهرم فنرام خوابیده ناشکری نمیکنم میدونم مشکلات از این خیلی خیلی بیشترم هست که واقعاااااا میگم خدا واسه هیشکی نیاره واسه منم نیاره ولی یه ترسی به جونم افتاده نمیدونم با این ترس چیکار کنم همش میگم خدایا یه راهی نشونم بده ببینم باید چیکار کنم بلکه یکم از سختی این راه کم بشه😔😔💔💔😮‍💨

۱۱ پاسخ

عزیزم یک جایی میخوندم، همونطور که خودت گفتی، ما با آگاهی از سرنوشتمون وارد این دنیا شدیم. و روح هایی که از بقیه قوی ترن، قبول میکنن با جسمی ضعیف تر وارد این دنیا بشن. خدا میدونه در عوضش قراره چه پاداشی نصیبشون بشه که همچین سختی رو قبول می کنن. شما به جسم فرزندت نگاه نکن. ببین پشت اون جسم عجب روح قوی ای وجود داره. قوی تر و آگاه تر از همه. و صد البته که روح پدر و مادر این بچه هم بسیار قوی هستن. از پسر نازت بخواه که برای همه ی ما دعا کنه که دعای اون مستجابه.

هنوز نخوندم تاپیکت رو ولی من خودمو میگم از تاپیکات خسته نمیشم اتفاقا خوشحال میشم تاپیک میذاری از حال خودت و محمد مهدی عزیزم خبر میدی. حتی وقتی تاپیک نمیذاری باز به یادتم

پسرت بیدار چیکار میکنه؟؟
غذا اینا خوب میخوره؟؟

عزیزم فدای دلت بشم انشالله تو این شبای عزیز همه چی نرمال بشه 🫶

عزیزم خدا تو این راه سخت کمکت کنه و بهت صبر بده واقعا سخته

عزیزم
ان شاالله خدا بهت توان بیشتری بده
ته دلم روشنه، ان شاالله پسرت خوب میشه
ببرش کار درمانی
خدا رو چه دیدی، ان شاالله زود خوب میشه🫶

مگه پسرتون چیکار شه

ن عزیزم دردودل کن خودتوخالی کن کارخوبی میکنی همسایتون درست گفته شماالان باید واسه بچه ای که خداافریده مادری کنی

انشاالله که خدا بهش سلامتی میده عزیزم

من دوسه تا تاپیکای قبلتو. خوندم عزیزم چیزی متوجه نشدم
گل پسرت چطوره؟؟؟

عزیزم مگه مشکل پسرت چیه؟

سوال های مرتبط

مامان محمد مهدی مامان محمد مهدی ۱۰ ماهگی
خانما اصلا اصلا نمیخوام ناشکری کنم بچمو خیلیم دوس دارم ولی کسی هس از اینکه بچه دار شده پشیمون شده باشه من بچه زیاد حداقل تا ۳ تارو همیشه دوست داشتم و دارم ولی به خاطر شرایط فعلی و بحث ژنتیک و اینا و سختی حاملگیای بعدی کلا قید بچه دیگه رو زدم و بعضی وقتا میگم اگه بچه نمیاوردم الان این وضعم نبود بعد به نبود بچمم فک میکنم غسم میگیره اه قرارم باشه با یه بچه تا آخر عمر ادامه بدم بازم احساس بدبختی میکنم میگم بچهنیارم بیشتر از این اذیت نشم باز میگم من همونی بودم که عاشق دختر بو اگه یه روز یدختر نداشته باشم دلم واسه اون روزای ی ه بچم تو شکمم تکون میخودد تنگ شده ولی از یه طرف میگم اگه دوباره بچه بیارم اینحوری شه جیکار کنم آزمایشاشونم که هیچیو نشون نمیده چون همه جی دست خدایه لازم بدونه ۵۰۰ تا ازمایشم انجام بدیم اگه قرار باشه یه بچه بیپار به دنیا بیاد میاد اگه قرارم باشه بچه سالم باشه فاسد ترین روش زندگیم داشته باشیم بچه سالم میشه من الان احساس سردرگمی بدی میکنم احساس پوچی احساس بدبختی احساس گناه از اینکه تو این برزخ گیر کردم داره نابودم میکنه از اینکه اگه خدا نخواد بچمو شفا بده بعدش باید چیکار کنم ادامه بدم؟! ۲۳ سالمه ولی ۸۰ سال عمرمه کاش خدا بهم یه چیزی بگه یه ندایی برسونه پاهام دیگه نای ادامه دادن ندارن💔
مامان امیر رضا مامان امیر رضا ۱۶ ماهگی
نمی‌دونم چندتا از مامانا این حرف منو تایید میکنن ولی من تجربه خودمو از بچه های خواهرم و همینطور بچه خودم دارد میگم بچه از یه سنی به بعد مخصوصا از شش و هفت به بالاتر دیگه کولیک شبانه نداره پس حتما یه سری بدقلقی هایی تو شب میاد سراغش که اصلا نمیزاره درست بخوابه یا به قول همه وول میخوره خواب آروم نداره هی گریه می‌کنه یه ذره پا میشه یه ذره می‌خوابه کلا در حالت به شدت نام آرومی قرار داره
خب از حالا زیاد میشه دلیلش هاش خاستی بخون نخواستی هم خب نخون دیگه به من چه بزار بچت مدام گربه کنه 😂😂😂
۱. اینکه احتمالا شکمش سیر نیست کامل
۲. اینکه شاید دل درد داره گاهی با یه گریپ میکسچر یا چند تا قطره عرق نعنا خوب میشه
۳. اینکه شاید پوشکش براش کوچیکه و مادر اینو هنوز متوجه نشده و رد کش ها رو بغل پاهاش اذیته یا کلا پوشک تو شب باید قبل از خواب عوض بشه
۴. اینکه شاید کمرش میخاره پشت سرش میخاره با یه خاروندن ساده با سر انگشتان خوابش راحت میشه
۵. اینکه شاید یه کوچولو پشه نیشش زده اگه رول ضد حساسیت دارید که بمالید روی نیش پشه ندارید با سر ناخنتون خیلی آروم در حد خاروندن بکشید روی نیش پشه آرومش می‌کنه
۶. شاید بچه دلش میخواد یه کوچولو راه ببریدش یا مثلا یه چند دفه بزاریدش رو پاهاتون که اینکه نباید هر شب تکرار بشه که برا بچه عادت بشه باید یه جوری اینکارو انجام بدید که بچه حس کنه شماهم دارید کمکش میکنید که بخوابه و کلافه نشه و اینکه اگه قراره یه لالایی چیزی بخونید آهنگی چیزی ملایم براش بزارید خوابش آروم تر میشه