خدایا نمی‌دونم چمه همش سردرد می‌خوابم سردرد بیدار میشم سردرد کلا خستگی وقتی خوابمم خسته میشم البته پسرم خیلی بدخوابه شاید به این ربط داره قبلا ها مامانم و بابام خیلی بحث و دعوا داشتن حرسم می‌گرفت از دست مامانم ولی خودم الان از مامانمم بدتر شدم به شوهرم همش گیر میدم سرش همش غر میزنم دعوا میکنم تو بچه داری کسی نیست که حتی موقع دسشوییی رفتن بزارم پیشش پسرمم نمی‌دونم ازم چی میخواد کلا به خودم چسبیده شاید باور نکنید بخدا اصلا حتی رو زمین نه میشینه نه دراز می‌کشه رو شکم میخوابونمش که حداقل سینه خیز رفتن رو یاد بگیره همین که میزارمش گریه می‌کنه و جیغ میزنه که برش دارم وقتی میخواد با اسباب بازی هاش یکم بازی کنه هم باید بین پاهام بشینه و بازی کنه وگرنه نمیشینه تا شب بدجور خسته میشم بعدش با شوهرم دعوا میکنم که کمکم نمیکنی اونم باهام دعوام می‌کنه که درکم نمیکنی کارام سنگینه ولی باز وقتایی که بتونم کمکت میکنم منم خسته میشم . اصلا به کمک شوهرم احتیاجم ندارم فقط دلم میخواد که شبا حداقل وقتی خستم و از خستگی بغض کردم بهم یکم آرامش بده بگه می‌دونم خسته می‌دونم تو هم تو این زندگی زحمت می‌کشی ولی بجاش شبا که پسرم خوابه میگه نوازشم کن تا خوابم ببره منم وقتی میگم خسته بهم میگه فلانی میگه زنم هرشب نوازشم می‌کنه تا بخوابم منم شروع میکنم به جیغ داد که من آشغال به درد نخورم برو با هرکی دلت میخواد ازدواج کن و .....

۶ پاسخ

منم مثل شما هستم با این قضیه باید کنار بیاییم که تا ۲سال وضعیت همینه
قرص ب ۱ ویتامینه اعصابه حتما بخور
حرف همسرتون اشتباهه ولی متاسفانه متوجه نمیشن که چه حجمی از خستگی روی دوش ماست
بگو تو اول نوازشم کن بعد من
احتمالا منصرف میشه

پسر من از پسر تو بزرگتره همه سختی های که میکشی رو من میکشم تو شهر غریبم هیچ کسو ندارم دیشب خواب دیدم زنگ زدم دختر دایی م بیا بریم دوری بزنیم بیرون بیدار شدم بغض کردم ولی ما مجبوریم اگه کم بیاریم خودمون ضرر میکنیم و چوبش رو بچه هامون میخورن و مرد به هیج جای شون نیست لطفا به خاطر بچه ت حالت خوب باشه نزدیکم نیستم که بگم من کنارتم 🥹

توهم بگو طرف گفته شوهرم منو موقع خواب موهامو نوازش میکنه سر مو میزاره رو پاهاش ناز میکنه ماساژم میده توچیکار میکنی عین خرس ک ون سوراخ میخوابی

توهم میخواست بگی شوهر مردم زنشونو موقع خواب نوازش میکنن توهیچ کاری نمیکنی

خوب همینا رو ک داری اینجوری ب ما میگی شاید یکم آرومتر و با آرامش برای شوهرت توضیح بدی بپذیره. و اینکه من کاملا درکت میکنم هممون خسته شدیم کم آوردیم. ولی اینم بدون ک دیگه چیزی نمونده ک ب امید خدا بچه ها بزرگ بشن و این شرایط تموم بشه

بخدا صبح ساعت هشت و نیم بیدار شدم الآنم سرم داره می ترکه شبا پسرم بدخوابه تا صبح همش اینور اونور میشه و گریه می‌کنه تازه خودمم کل روز به همین چیزا فکر میکنم و تا خود صبح حتی تو خوابمم به این که کسی درکم نمیکنه فکر میکنم و بغض میکنم این سردرد داره برام تبدیل به درد بی درمون میشه💔

سوال های مرتبط

مامان دلین مامان دلین ۱۰ ماهگی
چند روزه متوجه شدیم عروس خالم پسرش ۲ ساله نشده ۴ ماهه بارداره
البته جسه و هیکل درشت داره از منم یه ۳ یا ۴ سالی کوچیکتره از وقتی همه فهمیدن مامانمو شوهرم میگن دختر توام بزرکتر شد یکی دیگه بیار تفاوت سنیشون کمتر باشه هردوتاشونو باهم بزرگ کن قبل به دنیااومدن دلین دلم میخواس ۴ تا بچه داشته باشم ولی اینقدر ک دلین اذیتم کرده هرکی بم میگه میگم همین یکی بسه شوهرم هر گلی میخواد بزنه به سره همین یکی بزنه هرچی داره و‌نداره برا دلین باشه دلم بچه دیگه میخواد چون بچم تنهاس وقتی از صب تا شب با منه باباش ک میاد خونه یه عالم‌ذوق میکنه بااینکه همش من باهاش بازی میکنم شعر میخونم یا مامان بابام میان خونمون کلی ذوق میکنه دست میزنه دلبری میکنه براشون ولی فکرشو ک میکنم دلم میخواد بشینم گریه کنم این مدت هم یکسره خونه مامانم بودم چون تنهایی نمیتونسم از پس دلین بربیام غیر از اون صدای جیغ دلینا میاد عصبی میشم باهمه بد حرف میزنم حتی از وقتی دلین به دنیااومده فاصله رابطه نزدیکی کردنم و حسیم به شوهرم خیلی بد شده حسی به شوهرم دیگه ندارم و حتی ازش بدم اومده بااینکه خیلی کمک حالم بوده تو این مدت خونه تکونی کرده برام هرکاری ک خوشحالم کرده انجام داده با اون خستگیش هرکار گفتم انجام داده از خودش و شکمش میزنه بخاطر من خیلی کارا کرده برا ارامشم ولی دست خودم نیس خیلی وقتا باهاش بد رفتاری کردم دلم براش میسوزه اما چیکا کنم هر دفه میاد سمتم خودمو با یه چی دیگه سرگرم میکنم یا میاد بغلم میکنه حس بد دارم بش جوری ک دلم میخواد خودمو از بغلش بکشم تا میبینه دلین خوابه میگه بیا بغلم من هی میگم خستم و واقعا هم خستم حوصله ندارم دلم میخواد تنها باشم بدون دلینو شوهرم
دلم میخواد برم تور برم سفر با دوستام
مامان شاهان مامان شاهان ۹ ماهگی
سلام مامانا شبتون بخیر
پسرم دندوناش داره در میاد لثه هاش به شدت میخاره، حرارت بدنش میره بالا و داغ داغ میشه،انگشتش رو همش میکنه دهنش 😥
انقد اذیته که با دوتا دستاش محکم میزنه تو سر و گوشای خودش،صورت خودش رو میکوبه زمین،همش نق میزنه و بی دلیل گریه میکنه،خوابش میاد ولی از درد نمیتونه بخوابه😭
یکی از دندوناش الان ۱۶ روزه که جونه زده ولی بیرون نمیاد چرا؟
کل لثه هاش هم بالا هم پایین سفت سفت و ورم کرده
دقیقا ۴روز کامل از جمعه تا دیروز لب به شیر نزد،هیچیییی حتی ۱قطره
۴ روز اصلا اصلا شیر نخورد حتی تو خواب،عین این ۴روز رو من فقط گریه میکردم😭
جدیدا غذا هم خیلی کم میخوره اشتهاش خیلی کم شده..بچم خیلی خوش خوراک بود از موقع که دندون هاش شروع به در اومدن کرد نه شیر درست میخوره نه غذا..خیلی لاغر شده از چهرش معلومه،چیکارش کنم دوباره مثل قبل تپل بشه؟
شما چه چیز هایی میدین به نینی هاتون واسه وزن دهی؟
بخدا دیگه جون ندارم خسته خسته شدم،بچم رو میبینم بی قراره و لاغر شده عصبی میشم همش کارم شده گریه