۳ پاسخ

عزیزم فکر میکنی بچه ات بعداً می‌پذیره تورو؟ و اینکه حساسترین زمان و مهمترین زمان زندگی یه آدم پنج سال اوله. طفل معصومت رو میخوای تو مهمترین دوران زندگیش ،بی دفاع بذاری پیش کسایی که خودت میگی اینجوری هستن؟ من سرزنش نمیکنم که چرا مراقب نبودی باردار بشی،اتفاق افتاده و حالا یه مادری.مثل یه کوه پشت بچه ات باش،دلتو بزرگ کن.جوری مدارا کن که کمترین آسیب رو خودت و بچه ات ببینید.باید مستقل بشی
اگر قراره نجات پیدا کنی که ان شاءالله میکنی باید پاره ی تنت هم نجات بدی
یقین بدون اگه رهاش کنی خودت نابود میشی از عذاب وجدان بعدش
من نمیدونم چه دارویی مصرف میکنی ولی مطمئن ام تو الان به سروتونین نیاز نداری.
حالتو بدتر میکنه.خصوصی پیام بده لطفاً

عزیزم دخترت گناه داره الان یکم صبرکن قرصات منظم بخور

مستقل شو

سوال های مرتبط

مامان محمد مهدی مامان محمد مهدی ۱۰ ماهگی
خانما فقط میخوام دردو دل کنم میدونم دیگه از تاپیکام خسته شدین فقط میخوام خالی شم نمیدونم واقعا خدا در من چی دیده که داره منو همچین امتحانی میکنه نمیتونمم گله کنم چون میگن ادم قبل از اینکه به دنیا بیاد سرنوشتشو قبول کرده و خود مختار وارد این دنیا شده بارسنگینی رو دوشمه که نمیدونم تا کی ادامه داره شاید تا آخر عمرم خیلی وقتا محمد مهدیو تو ذهنم تصور میکنم داره چهار دست و پا میره داره راه میره باهم دیگه بازی میکنیم واسم ذوق میکنه خلاصه شیرین بازیایی که تو ذهنم دلم واسش ضعف میره کاهی میشینم یه گوشه فقط اینجور چیزارو تصور میکنم تا کمی ارضای روحی بشم ولی خب زود گذره ...
گاهی دلم میخواد بچه های هم سن بچه خودمو ببینم گاهی نه چون واسه بچه خودم غسه میخورم امروز همسایمون میگه شاید خدا تورو وارد یه مرحله از رشد روحی کرده تو چه خبر داری شاید اگه بچت خوب بود وارد یه گناه بزرگ میشدی از یاد خدا غافل میشدی یا به خود مغرور میشدی شاید خدا تورو از یه اشتباه بزرگ دور کرده شایدم داره رشدت میده ببینه چند مرده حلاجی بچت افریده خدایه خدا تورو مامور به محافظت و نگهداری و رشد از این بچه دونسته فقط به قول پدر شوهرم فنرام خوابیده ناشکری نمیکنم میدونم مشکلات از این خیلی خیلی بیشترم هست که واقعاااااا میگم خدا واسه هیشکی نیاره واسه منم نیاره ولی یه ترسی به جونم افتاده نمیدونم با این ترس چیکار کنم همش میگم خدایا یه راهی نشونم بده ببینم باید چیکار کنم بلکه یکم از سختی این راه کم بشه😔😔💔💔😮‍💨
مامان محمد مهدی مامان محمد مهدی ۱۰ ماهگی
خانما اصلا اصلا نمیخوام ناشکری کنم بچمو خیلیم دوس دارم ولی کسی هس از اینکه بچه دار شده پشیمون شده باشه من بچه زیاد حداقل تا ۳ تارو همیشه دوست داشتم و دارم ولی به خاطر شرایط فعلی و بحث ژنتیک و اینا و سختی حاملگیای بعدی کلا قید بچه دیگه رو زدم و بعضی وقتا میگم اگه بچه نمیاوردم الان این وضعم نبود بعد به نبود بچمم فک میکنم غسم میگیره اه قرارم باشه با یه بچه تا آخر عمر ادامه بدم بازم احساس بدبختی میکنم میگم بچهنیارم بیشتر از این اذیت نشم باز میگم من همونی بودم که عاشق دختر بو اگه یه روز یدختر نداشته باشم دلم واسه اون روزای ی ه بچم تو شکمم تکون میخودد تنگ شده ولی از یه طرف میگم اگه دوباره بچه بیارم اینحوری شه جیکار کنم آزمایشاشونم که هیچیو نشون نمیده چون همه جی دست خدایه لازم بدونه ۵۰۰ تا ازمایشم انجام بدیم اگه قرار باشه یه بچه بیپار به دنیا بیاد میاد اگه قرارم باشه بچه سالم باشه فاسد ترین روش زندگیم داشته باشیم بچه سالم میشه من الان احساس سردرگمی بدی میکنم احساس پوچی احساس بدبختی احساس گناه از اینکه تو این برزخ گیر کردم داره نابودم میکنه از اینکه اگه خدا نخواد بچمو شفا بده بعدش باید چیکار کنم ادامه بدم؟! ۲۳ سالمه ولی ۸۰ سال عمرمه کاش خدا بهم یه چیزی بگه یه ندایی برسونه پاهام دیگه نای ادامه دادن ندارن💔