۱۵ پاسخ

پسر من یهویی خودش گفت دیگه پوشکم نکن منم نپوشیدم خودش گفت جیش داره. برا پی پی مقاومت میکرد که از بس باهاش حرف زدم اونم میره دیگه

دختر من دوماه کامل از پوشاک رفت باز همه جارو ب گند کشید با جیشاش منم هر چی کتک و دعوا و با مهربونی و جایزه پیش رفتم درست نشد ک نشد باز دارم پوشکش میکنم چون نزدیک زایمانمه حوصله خودمم ندارم دیگه

دختر من دوماه کامل از پوشاک رفت باز همه جارو ب گند کشید با جیشاش منم هر چی کتک و دعوا و با مهربونی و جایزه پیش رفتم درست نشد ک نشد باز دارم پوشکش میکنم چون نزدیک زایمانمه حوصله خودمم ندارم دیگه

دختر من دوماه کامل از پوشاک رفت باز همه جارو ب گند کشید با جیشاش منم هر چی کتک و دعوا و با مهربونی و جایزه پیش رفتم درست نشد ک نشد باز دارم پوشکش میکنم چون نزدیک زایمانمه حوصله خودمم ندارم دیگه

پسر من یهویی خودش گفت دیگه پوشکم نکن منم نپوشیدم خودش گفت جیش داره. برا پی پی مقاومت میکرد که از بس باهاش حرف زدم اونم میره دیگه

ی ماه

۳روز گلم ولی ۳روز اول هر ۱ساعت خودم می‌بردم پی پی شم همون روز اول گفت

۳روز گلم

عجله نکن اوایل سخته ولی اونم میگه خودش هم میره فقط صبوری کن بهترین راه هست من صبور نبودم خیلی اذیت شدم الان میگه تو صبور باش

دوماه شده ولی هنوزم‌‌....

من یه هفته شد تقریبا بعد دیگه خودش گفت

دو سه هفته طول کشید

الان نزدیک شش ماهه تازه داره با داد و بیداد من و کتک و ترسوندن
میگه

پسر من فهمید دارم از پوشک میگیرم
عاشق مای بی بی شده
فعلا نمیزاره بازش کنم

۳هفته شد

سوال های مرتبط