۵ پاسخ

منم پریشب امام حسین بودم خوب بود در کل راضی بودم

یکی
ام اومد معاینش کردن طرف پاشد افتاد به خونریزی من انقد شوک شده بودم دور از جونت مثل سگ شروع کردم به اشک ریختن چون بعدش میخاست منو معاینه
کنه بعدش معاینه کرد یک سانت بودم گفت برو تا شنبه

یک نفرو از ظهر بستری کرده بودن درد طبیعی کشیده بود تا ۱۲ شب بعدم ماماها برده بودنش سزارین بدون اجازه همسرش
داشتم سکته میکردم من خیلی وحشتناک بود

مامانم بیمارستان ۱۷ شهریور زایمان کرد سر زایمان موقع کشیدن بچه لگن بچه در رفته بود کادر بیمارستان فهمید به ما نگفتن خدا خیر بهداشتو بده موقع چکاب فهمیدن وگرنه خواهرم شل میشدپاش

خواهر من بیمارستان امام حسین بود عالی بود

سوال های مرتبط