۱۵ پاسخ

پارسال این موقع همش کارم شده بود گریه دکتر گفت دوقلوها سندروم داون دارن تا وقتی نتیجه آزمایش اومد دیگه آروم شدم هر لحظه استرس سقط داشتم که خدای ناکرده بچه هام از دست بدم خونه مادرشوهرم زندگی میکردیم اما الان خداروشکر همه گل پسرا سالمن هم خونه دار شدم

همش استرس داشتم گرمم بود شدید کولرو سوزوندم دائم روشن.عصفی بی حوصله. آلات فقط فقط خسته از هیاهوهای روزمره ولی خب الان شادم تنها دغدغه م مراقبت از پسرمه

وااای امروز یادش کردم ماه هشتم بودم داشتم میمردم از معده درد و گرما

پارسال این موقع تنگی نفس وگرما امونمو بریده بود امسال یه توراهی دیگه دارم برام دعاکنیدازپسش بربیام

من پارسال این موقع داشتم ورزش میکردم روزی دوبار صبح و عصر این موقع چقد پله بالا پایین رفتم چقد توپ بازی کردم تا حاملگی خوبی پشت سر بذارم

پارسال این موقع سرکار بودم به شکم گنده ام ولی الان بچه رو پامه☹️

پارسال این موقع من رفته بودم خونه مادرشوهرم بندرعباس که دیگه چند روز بعدش زایمانم بود

پارسال این موقع نزدیک زایمانم بود
بدو بدو های آخرو داشتم

یادم نمیاد🙁

اینموقع داشتم از گرما اتیش میگرفتم یعنی تو خنکی ها هم خیس عرق میشدم

من دیگه اخرای بارداریم بود منتظر بودم بدنیا بیاد همش در حال پیاده روی بودم 😂

پارسال افتضاح بودم. شکر خدا الان بهترم

من پارسال این موقع تازه فهمیده بودم که دیگه توی قم نمیتونم سزارین کنم. ۸ ماهم بود و واقعا ترسیده بودم
شبا خواب نداشتم ازین دکتر به اون دکتر میرفتم بلکه قبول کنن سزارین بشم

لعنت ب پارسال اینموقع

پارسال این موقعا تازه یکم حالم بهتر شده بود میتونستم یکم پاشم راه برم 🥲😅خیلی سخت گذشت خیلی

سوال های مرتبط

مامان طاها وسارا مامان طاها وسارا ۹ ماهگی