۱۳ پاسخ

چ حرفایی میزنی. دزدی کدومه.برای سلامتی بچته

من جای شما باشم اصلا انجام نمیدم...به نظر من دزدی نباشه کمتر از دزدیم نیس...سعی کن با شوهرت حرف بزنی مطمعنا درک میکنه...اگه بفهمه فک کردید چی پیش میاد ممکنه به ذهن شوهرتون بیاد اولین بارتون نیس که همچین کاری میکنید، ممکنه این کار براتون عادی بشه و بعدا خودتون رو قانع کنید و تکرار کنید....

کارت پول مرد،درآمد مرد مشترکه مال هردو هس،از پول خودت دزدی کنی!!چرا اینقدر مردارو یجور بار میارید ک انگار شمارو نون و آب میدن،بابا حق زن هم هست از پول و ماشین و خونه،اجازه نمیخواد ولی بهش بگو

تو پول و بردار بعد به سوهرت بگو ميخوام بچه رو ببرم دكتر اگه اوكي داد بعد پولي كه برداشتي و بزار سرجاش اگرم نه گفت لازم نيست برو اون پول هم از شير مادرت حلال تره

کاری به پول برداشتن ندارم مال مشترکتونه ولی هیچوقت پنهان کاری نکن من یکبارکردم گندش دراومد خیلی بخاطرش متاسفم رفتارم درست نبود نباید چیزی روازشریک زندگیمون پنهان کنیم بهتره دعوابشه بحث بشه ولی پنهان کاری نه ازمن نصیحتوقبول کن

چه دزدی چه کشکی.. استفاده کن... ببر خیال خودت راحت کن

عزیزم زنگ بزن ۱۲۳ مشاوره ی انلاین رایگان بهت میدن
به نظرم بهتر از کار پنهانیه

پسرمن حرف میزنه جمله هم میگه ولی حرفایی هم میزنه که هیچکس نمی‌فهمه چی میگه.دیشب یه مامانه توپارک گفت بچش سه سالوپنج ماهگی یهوبه حرف افتاد.اگه جمله میگه نیازی نیست ببریش دکتراونم بااین دردسرکه میگی

اگر بفهمه چی ؟

نه دزدی چیه عزیزم،شما تو اون خونه داری زحمت میکشی حق خودته،وقتی شوهرت به رضایت نمیده دیگه چاره چیه!حالا متوجه نمیشه برداشتی؟

نه اگر میخواهی ببری پیش گفتار درمان ببر و واقعیت بگو اگر مشکل داره بری
ی پیج دارم تو پی وی هم جواب میده
اصلا وی پی ان وصل نمیشه تا براش پیجشو بزارم

گلم به نظر من نبر دکتر خودش حرف میزنه پسر خواهرم ۵ سالگی کلمه حرف زدنش درست شد خودت تو خونه باهاش کار کن حرف بزن رنگ بهش نشون بده یاد بگیر من خودم اینکار و میکنم هنوز تا هنوز خانواده شوهرم میگن پسرت حرف میزنه گفتم حرف میزنه محل نمیدم حرف زدنش درست میشه هر چی خدا بخواد

اگرم برای خودتم خرج کنی چه برس به بچه که لازمه اسمش دوزی نیست اگر خارج خونه باشه گناه دار

سوال های مرتبط

مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
چقدر بلاتکلیفی بده. میخوام از شوهرم جدا شم. از دیروز اومدم خونه مامانم‌ مامانم خودشم مسافرته منو پسرم تنها. دارک دق میکنم. روز اول که همه ش پسرم گریه کرد که بریم خونمون. امروز بهتر شده ولی خودمم دلم خونه رو میخواد. یعنی شوهرم نباشه ولی خونه و وسایل خودم باشه. پسرم هر حرفی میزنه میگم خدایا قراره دیگه هرشب باباشو نبینه یعنی. دو ساله دارم به این تصمیم فکر میکنم ولی حالا که استارتشو زدم انگار جا زدم. فقط به خاطر پسرم. عین مرغ پرکنده شدم تو خونه. دیروز که اومدم احساس میکردم اگر یه لحظه دیگه تو اون خونه بمونم یه بلایی سر خودم میارم. بابام یه ماه فوت کرده و شوهرم دائم یه بهانه ای برا قهر و دعوا داشت به جای درک کردن. خیلی مشکلات جدی تر داریما این آخریش بود که یهو منو داغون کرد. حالا گیجم نمیدونم برم دادخواست بدم ندم.برم وسایلمو جمع کنم یا نه. موندم تو بلاتکلیفی. دلم نمیخواد برگردن به اون زندگی اصلا چون دو سال تلاش کردم درست شه و نشد. ولی تحمل این استرس و این بار روانی هم ندارم‌ خدایا کاش زودتر بگذره