ب نظرم الان دادخواست نده ی تایمی بمون شرایطو بسنج کامل ی مشاوره م بگیر بعد اقدام کن
عزیزم اگه واقعاتصمیمتوگرفتی وزندگی کردن باهمسرت برات سخته،(چون قبلامشکلت باهمسرتوگفته بودی)کم وبیش درجریانم،به این فک کن آیامیتونی بامادرت زندگی کنی،چون گاهاطرزفکرمادربادخترنمیخونه ودیگه اون راحتی خونه خودتونداری وخیلی چیزاا،خونت بایدجداباش
نمیخوام تشویقت کنم برای طلاق ،کاش برین پیش مشاورمشکلتونوحل کنین
عزیزم برنگرد تا مشکلت حل نشده تا پایه طلاقم برو وقتی پشیمون بشه و قدر شمارو بدونه خودش میاد تحمل کن من خودمم قهر کردم خیلی عذاب میکشیدم دخترم ۹سالشه و بچه هامو گذاشتم رفتم قهر بازم بخاطر بچه ها برگشتم الا پشیمونم مشکلم الا زیادتر شده واقعا سخته ولی ب جایی برس که حداقل زندگی بهتری داشته باشی انشاالله که هرچی خیر باش خدا برات پیش بیاره
عزیز من این حالت کاملا در پروسه جدایی طبیعیه و تازه اولشه، حدود یکسال شما اینطورید و تحت فشارای زباد که حتی ممکنه فریاد بزنید. یادمه خواهرم پس از یه زندگی یازده ساله تصمیم گرفت از همسرش جدا بشه و رفت دفترخانه و ازش وکالت درطلاق گرفت و برگشت خونه زنگ زده بود به من وپشت گوشی با فریاد گریه میکرد😭😭😭😭 و میگفت آجی من کار اشتباهی کردم من نمیدونم چیکار کنم تو بگو من چکار کنم من دارم به محسن ظلم میکنم و.................. این درحالی بود که از زیبایی و خانومی هیچچی کم نداشت و کارمندم بود ولی همسرش رفت معتاد شد و شیشه ای شده بود و دیگه خواهرم نتونست بمونه تک اون زندگی، بااینحال گریه میکرد و میگفت من اشتباه کردم. ولی زمان که گذشت آروم شد و الان خیلی بهتره. یه دختر ده ساله هم داره که در زمان جدایی ۸ سالش بود. ولی آسیبم دید و این طبیعت جداییست. جدایی انتخاب بین بد و بدتره. میخوام بگم اگر به نقطه ای رسیدی که میخوای جدا بشی ، این بلاتکلیفیه و فشار همه جانبه کاااملا طبیعیه و باید تحملش کنی. در جدول روانشناسی جدایی رتبه اول استرس رو داره. باید محکم بلشی عزیزم. برات آرزوی بهترینهارو میکنم🌹
اگه خیانته حتما طلاق بگیر اوایلش سخته فقط اما راحت میشی میگذره
عزیزم بنظرم فعلا درخواست نده . یه مدت بمون بلکه سر عقل بیاد و تغییر بکنه
نارحت نباش بعضی وقتا تلنگر لازمه بزار قدرتو بدونه . ولی درخواست نده . اگه پیگیر شد و خواست باهات حرف بزنه شرطو شروطی که داری بهش بگو
منم حاضرم عذاب بکشم ولی یه روز هم بچه هام از خونشون رفاهشون جدا نکنم بچه هام به جاشون خونشون عادت دارن از خودم میگذرم بخاطر دخترام راحت تو خونشون باشن من نمیتونم از خونم وسایلم دل بکنم هرچقدرم بد باشه بخاطر دخترام خونم تحملش میکنم
گلم طلاق مشکلات خودشو داره
حتماتواین ۲سال ب این چیزا فک کردی
بین بد وبدتر قطعا داری بد رو انتخاب میکنی ک درگیر بدترش نشی
میدونم عزیزم عادیه دلت برا خونه خودت تنگ بشه فکراتو بکن ببین اگه میتونی اخلاقای شوهرتو تحمل کنی برو اگه نمیتونی نرو چون اگه بری برای شوهرت عادی میشه باهر دعوا میگه خودش میره باز خودشم برمیگرده و منتش سرت میمونه که توکه رفتی چرا باز برگشتی
نه فعلا داد خواست نده ولی اگه واقعا اذیتت میکنه یع چند وقت تحمل کن پیش مامانت بمون تا حساب دستش بیاد انشا الله درست میشه
مگه مشکلتون هست اگر میشه برو مشاوره تا حل بشه
عزیزم تاجایی که امکانش هست بمون اگه نتونستی بمونی اصلابه هیچ وجه توپیش قدم نشوبرای طلاق سعی کن شوهرتوجلوبندازی اگه خودت پیش قدم بشی هیچی ازحق وحقوقا بهت نمیرسه
سلام عزیزممم واقعا براتون متاسفم و درکتون میکنم من تجربه مشابه شما رو داشتم فقط بچه ایی نبود که نسبت بهش عذاب وجدان داشته باشم ولی خواستم بهتون بگم با اینکه بچه نبود و خانواده حمایتم کردن خیلی سخت بود طلاق ... احساس شکست و قضاوت دیگران و شکستن غرور تنهایی و دید بد اجتماع و ... آنقدر سنگین بود که میشه تشبیه به این کرد که از ی بلندی بیفتی و هم زمان شکستن شدن تمام استخوانات رو حس کنی هنوز آسیب های روحی و جسمی بطور کامل از ذهن و جسمم نرفته... با اینک خداروشکر ازدواج نسبتا خوبی کردم و مادر شدم...
ببخشید زیاد شد خواستم تجربه امو گفته باشم شاید کمکی باشه براتون...
نمیدونم چی بگم..بگم اینکارو بکن یا نه..ولی خیلی ناراحت شدمبرات..مادر خوبی هستی آخه.. من بچه طلاقم هنوز کع هنوزه پر از آسیبم ولی بعضی وقتا میگم بهتر که جدا شدن من تو بحث و دعوا بزرگ نشدم الان زندگیم خوبه..خدا بزرگه برای پسرتوام
شغل شوهرت چيه؟
درامد داري يا ميخواي مامانت هزينه تو بچه تو بده؟!
اك بچه رو بهت نده فكر كردي؟
اينك اسمي روت نباشه هركس درموردت يك چيزي بك هر كسي برادر ر عمو دايي اقا بالا سرت باشه برات نظر بده فلان جا نرو برو چي ب اينا فكر كردي؟!
ب اون بچه چي؟!؟
ب مامانت ك غم رفتن بابات رو دوششه بعد باز قضيه تو ...
نكن پشيمون ميشي
چشماتو ببند جداشدن تو فك كن ببين رفاهت بالاتر ميره ؟
طلاق بابچه خیلی سخته بچه اسیبای جدی میخوره هرشب بهونه میگیره غذانمیخوره لج میکنه بایدتحملت زیادباشه بایدبتونی خواستهاش براورده کنی اگه میتونی ببخشی شوهرت ازاول شروع کنی بخاطربچت ببخش ازیه مشاورکمک بگیرتابهترراهنمایی کنه
سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم خدا پدرتونو بیامرزه روحش شاد
اگ شوهرت معتاد نیس. کار داره. هیز نیس بچسب ب زندگیت
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.