سوال های مرتبط

مامان 🩵طا❣️ها🩵 مامان 🩵طا❣️ها🩵 ۱ سالگی
سلام خاطره زایمانم افتاد یادم گفتم درمیان بزارم من همش منتظر بودم سزارین کنم بچمو چطوری میارن دنیا زیباترین لحظه تصور میکردم کی اون لحظه میاد نگو رفتم بیمارستان آخه چرا با من اینجوری کردن روزهایی آخر بارداری بودم انقباض داشتم رفتم بیمارستان ماما با لحن بد گفت چرا اومدی بروز پیش دکتر خودت معاینت کنه منم گفتم آخه همش شکمم صفت میشه تیر می‌کشه به زور راه میرم گفت برو منم آمدم بیرون همسرم گفت بگو وضعت چطوره منم دوباره رفتم ماما گفت الکی هی اومد همش به دروق میگن درد داریم یه دکتری اونجا بود گفت اشکال نداره حالا یه معاینش بکن معاینه کرد یه چیز خارجی به دکتر گفت تو فکرم میگم کاش بدونم چی گفت دکتر گفت آمادش کنید برا سزارین فشارمم گرفت گفت 13هست گفت چون بارداری قبلیت دچار فشار خون بالایی مسمومیت بارداری خطم بارداری شدی العانم یا می‌میری یا فکر کن فشارت از 20میره بالا منم خیلی خیلی ترسیدم تا بردنم اتاق عمل دکتر نگاه دستگاه فشار میکرد همش استرس واردم میکرد می‌گفت فشارت 16 رفته بالا میری آیسیو منم بیشتر بیشتر ترسم می‌رفت بالا اومد شکمم پاره کنه گفت چسبندگیشم خیلی بالاست منم تپش قلبم بیشتر بیشتر میشد میگفتم العان میمیرم