من از روز اول شیرم جوری نبود که بچمو سیر کنه. همه میگفتن خوبه شیرت ولی ۱ساعت به بچم شیر میدادم بازم آخرش گریه میکردو شیر میخواست. دکتر گفت کمکی بده بهش. الان دیگه تمایلی به سینه نداره. با قطره چکون شیر میدادم که سینمم بگیره، بچم داد میزدو کبود میشد دیگه مجبورم با شیشه بدم. خودم به اندازه کافی عذاب میکشم حرفای اطرافیان بیشتر عذابم میده. خب بچه من اینجوری راحته خداروشکر وزنش خوبه، خوب میخوابه، خوبم رشد میکنه نمیدونم چرا بقیه سعی دارن با حرفاشون اذیت کنن. منم میدونم شیر مادر بهتره ولی وقتی بچم سیر نمیشه چیکار کنم گناه من‌چیه آخه

عزیزم چه شیرخشک میدی به بچه ات؟

یعنی دلم میخواد کسایی ک این حرفارو میزنن بزنم نابودشان کنم آخه ب شما چه

کاش انقدر همه درکشون بالا بود ک‌میفهمیدن چیزی ک بهشون مربوط نمیشه دخالت نکننو هیچکسی جز مادر صلاح بچشو‌نمیدونه
منم بچم سه روزه شیرخشکی شده کاملا ...خودم خیلی ناراحتم نه بخاطراینکه شیرخشک بده ،نه اصلا بدنیس...بخاطر اون حس قشنگ شیردادن حالم بده...

کاش میشد دهن همه رو بست

شیر خودتو بدی هم حرف میزنن ولشون کن با ارامش به بچه ات برس

منم دقیقا من شما ده روزبعد از زایمانم ابله مرغون گرفتم دونه هام رو سینمم بود دکترگفت شیر خشک فقط بده با دستکش ماسک بدنت نباید بخور بهش تا دوهفته همینجوری کروم ولی شیرم کم شده باز دکتر واسه خودم دارو نوشته میخورم یکم بهترشده ها ولی شیر خشک هنوز میدم سخته دیگه واقعا مادر شدن اینجور سخته؟

منم این روزا رو گذروندم خودم داغون بودم همم عذابم دادن

هرکی چیزی گفت همینارو بهش بگو بگو خداروشکر هم بچه حالش خوبه هم ما هم دکترش راضی ایم دوباره اگه گفت بگو هر دفه باید بگم همه چیش اوکیه شما نگران نباشید
چندبار اینجوری بگی دیگه کسی ازت نمیپرسه
اصلا نمیخواد توضیح بدی هرکی گفت فقط بگو خداروشکر همه چی خوبه خودش دهنشو میبنده

دقیقا همش میگن هرچی بیشتر سینه بدی شیرت بیشتر میشه نمیخوان درک کنن بچه گرسنه است نمیتونه تحمل کنه