۸ پاسخ

دیشب مرسانا خورد زمین سرش پف کرددلم داشت میترکید نداشتن ببرم دکتر انقد نذر گفتم دعا کردم حالم بد بود خدا هیچ مادری رو با بچه اش به امتحان نکشه من دوقلو زایمان کردم دوتاشونم از دست دادم درک میکنم خدا مرسانارو برام حفظش کنه

سایتون‌ مستدام‌ قشنگم انشالله خوشبختی هاش ببینی

🥲❤️‍🩹
کاش دخترم تا آخرش کنارم باشه
بگید امین 😍💔

و من م حالم خیلی بد میشه🥲و مخصوصا ازاین میترسم دخترم منو از دست بده چون میدونم فقط منه مادرم ک میتونم انقد بهش رسیدگی کنیم و هیچکس انقدر دلسوز بچه من نیست باز بغض گرفت منو

من همیشه از خدا خواستم و می‌خوام که هیچ مادری رو بوسیله بچش امتحان نکنه من خودم یکی تحمل ندارم اما ی بار یادمه ژیرو تب کرد هنوز دوماهش نشده بود بردم دکتر خیلی دکتر باتجربه و مهربونیه تا اومدم توضیح بدم چشه پسرم زدم زیر گریه و همزمان که توضیح میدادم اشک میریختم بعد دکتره ی حرفه قشنگی زد گفت ببین از همین الان با خودت تکرار کن که یا تو مرگ بچتو زبونم لال میبینی یا بچت مرگ تورو این قانون زندگیه می‌گفت من ی پزشکان و تقریبا تو شهر همه منو قبول دارن اما برادر نوجوونم جلو چشمم فوت شد و من هیچ کاری نتونستم بکنم همیشه این حرفا تو ذهنم هست اما متاسفانه نتونستم به خودم بقبولونم و تا پسرم ی مشکلی یا دردی داره من جون به لب میشم الان بعداز هفده ماه تازه به همسرم اعتماد میکنم گاهگداری ببره بیرون و همین مسیله داره بین منو همسرم مشکل ایجاد می‌کنه حقم داره میگه تو مامانی منم بابا اما نمیزاری من ببرمش باهاش وقت بگذرونم دست خودمم نیس احساس میکنم حواسش بهش نیست و نمیتونه خوب مراقبش باشه🥹

من آنقدر گریه میکنما
قلبم تیر می‌کشه
بعد مثل این دیونه ها هر شب میرم دردودلتشونو میخونم

هیچوقت همچین فکری نکن.
من حتی فکرشم نمیکنم
تا فکرش میاد تو سرم عین دیوونه ها سرمو تکون میدم تا از سرم بره بیرون

هر مادری همیشه این وحشت تو دلش هست

سوال های مرتبط