۸ پاسخ

پارت چهارم
بعد شد نوبت بخیه و مثلا بی حسی رو زد
بیمارستان دولتی دکتر ک نیومد هیچ ماما اومد داشت ب کار اموز آموزش می‌داد و پوست منم شل بود ب زور بخیه زدن
و من فقط جیغ زدم چون کار آموزه بلد نبود و کلی اذیت شدم
کلیم بخیه خوردم
ولی ارزشش رو داشت 🥹♥️

ساعت دو پنج سانت بودم
دیگ نزاشتن حتی بلند شم برم سرویس
ساعت س دردام خیلی بیشتر شد و بهم فشار میومد حس میکردم الانه بچه بیاد بیرون ک
منم یکم جیغ میزدم فق
ساعت چهار اومد معاینه کرد گفت ده سانت فول شدی و رفتن وسیله
هاشونو‌اوردن
گفتن زور نزن پاره میشی
و زود میومد هی میگفتن زور نزن من زور نمیزدم بچه تلاش می‌کرد
بعد ی بیحسی مثلا زد و قیچی زد و جیغ من در اومد
جیغ میزدم فق
چندتا زور زدم بچه اومد و موند جفت شکمو فشار دادن

الهی عزیزم 🫠

تجربه زایمان پارت2
شیفت عوض شد و دوتا ماما بد اخلاق اومدن کلی اذیتم کردن و آمپول فشار زدن برام
هی میگفتن سانت خیلی بد باز شده
پیشرفت نکردی
گلاب ب روتون منم هرچی می‌خوردم بالا می‌خوردم از ی جایی ببعد همش زردی بود
و تند تند میرفتم سرویس و آن اس تی هم وصل من
ساعت دوازده ظهر دردام زیاد بود
قبلش با نفس عمیق و ماساژ پا کنترل میکردم
شب قبل نخوابیده بودم و گیج خواب بودم
همون دو دقیقه سرم می‌رفت باز درد شدیدم می‌گرفت
امپول فشار باعث شد دردام بیشتر شن و غیر قابل تحمل
جیغ نمیزدم فق موهام می‌کشیدم

چقد سخت بوده، کاش طلایی چیزی داشتی می‌فروختم میرفتی خصوصی، پول میدی ولی ماساژ میدن ،نازت رو میکشن، استرس نمیدن، دولتی وحشین

وزن آخری سونوت چقدر بود

بسلامتی عزیزم خداروشکر قدمش پراز خیرو برکت باشه براتون😚❤️

بسلامتی عزیزم قدمش پر خیر و برکت باشه

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۶ ماهگی
دیروز ۱۴۰۳/۳/۲ ساعت ۵ صبح از خواب پریدم دل درد کمردرد داشتم اما منظم نبود تا ساعت ۹ بود که دیدم دردم ۵ دقیقه منظم شدم و رفتم سرویس با ادرارم خون اومد نشونی رو دیدم دیگه اماده شدم ساعت ۱۰ شد تا رسیدم بیمارستان ۱۱ بود معاینه شدم ۲ سانت بودم رفتم تا ساعت ۱ پیاده روی دوباره رفتم معاینه گفت نزدیک س سانت رفتم پیاده روی دوباره تا ساعت ۳ نیم شدم ۴ سانت دیگه بستری کردن دردام خیلی شدید هر ۳ دقیقه میگرفت ول میکرد با معاینه اخری کیسه ابم سوراخ شد وقتی رفتم داخل دوباره معاینه شدم ۵ سانت شده بودم دیگ کیسه اب ترکید بردن اتاق زایمان منو دردام خیلی شدید بود بهم گفتن برات اکسیژن وصل میکنیم ۲۰۰ تومن هزینه جدا میگیریم و دردت کم میشه منم قبول کردم اکسیژن اوردن بجای ک دردام کمتر بشه بیشتر شد سه بار مدفوع کردم از زور زیاد دیگه جیغ دادم شروع شد از ساعت ۶ زور میزدم دیگ ۱۰ سانت شده بودم زور زدم ماما گفت دارم سرش با موهاش میبینم زور زیاد میزدم خیلی خیلی درد هم داشتم اصلا تخت مناسبی برای زایمان نبود بنظرم برام خودم دستام
مامان فاطمه مامان فاطمه ۸ ماهگی
تجربه زایمانم 💫🤍❤💖
من روز دوشنبه ۱۴ اسفند ماه رفتم پیش دکترم معاینه تحریکی کرد و گفت سه سانت اندازه دو انگشت باز شدم بعد از معاینه لکه بینی گرفتم تا عصر شب درد داشتم نه در حد درد پریودی و نامنظم
رفتم حموم ورزش کردم دوش آب گرم گرفتم قر کمر رفتم
فردا ساعت ده صبح که بیدار شدم هیچ درد ی نداشتم فقط کمر درد پریودی که چند روزی بود داشتم
ساعت ۱۱ ی تیکه حالت ترشح غلیط و خونی
بیشتر شبیه لخته خون بود ازم اومد کارمو کردم ساعت ۱ رفتم بیمارستان
دکتر اومد معاینه کرد گفت همون دو انگشت دیروز
اولش نمی‌خواست بستری کنه و گفت هنوز دو انگشتی من گفتم درد دارم
آن اس تی وصل کرد و متوجه شد که من درد دارم بستریم کرد تا ساعت ۴ دردام خیلی کم بود ساعت ۴ اومد امپول فشار وصل کرد بهم
دردام‌زیاد تر از قبل شد و داشت منطم‌میشد ولی خیلی شدید نبود قابل تحمل بود
ساعت ۷ دکترم‌ اومد و کیسه آب و ترکوند ی آب داغ و زیادی ازم خارج شد
از اون موقع به بعد دردام منم تر و شدید تر شد ساعت ۹ تا ۱۰ توی اتاق راه رفتم بهم توپ داد روی توپ ورزش کردم
کمی غذا خوردم
ساعت ۱۰ و رب اومد معاینه کرد گفت ۵ ۶ سانتی ی ۵ دیقه ای دوباره راه رفتم. بعد ردی تخت دراز کشیدم و امپول و دوباره بهم وصل کرد ی دفعه انگار بدنم واکنش نشون داد ی درد شدیدی منو گرفت و احساس مدفوع زیاد داشتم. دکترم و صدا کردم گفت اون مدفوع نیس سر بچته اومد و با تعجب گفت فول شدی
همین الان معاینه کردم ۵ ۶ سانت بودی
خلاصه اومد و با چند تا زور دختر نازم به دنیا اومد🥰 ۴ تا هم بخیه خوردم
دخترم ۱۵ اسفند ماه❤ ساعت ۱۰ و نیم 💜۳۹ هفته و ۵ روز 🩵با وزن ۳۶۵۰ 🧡
مامان محمد ایلیا مامان محمد ایلیا ۴ ماهگی
پارت دو تا ساعت هشت صبح درد میکشیدم ولی قابل تحمل بود بد بزور مامانم رفتم بد معاینه شدم گفت چهارسانت بازی رحمتم خیلی نرم شده بستری بشو تا کارا بستریم کردم رفتم اتاق زایمان شد ساعت نو گفتن نیاز ب امپول فشار نداری یگ سرم تقویتی زد بهم گفت راه برو نیم ساعتی را رفتم بد اومد کیسه ابمو پاره کرد ولی درد نداشتم زیاد هی ول میکرد میگرفت بد دوبار اومد معاینه کرد گفت شدی شیش باز یکم راه رفتم دوبار معاینه کرد گفت شدی هفت هشت وقتی درد داری زور بزن من بازم دردام قابل تحمل بود باز معاینه کرد گفت نو شدی زور بزن از نو سانت ب بد دردام خیلی شد دیگ هرچی زور میزدم رحمم تنگ بود باز نمیشد پارع کرد باز گفت زور بزن منم چون بی دردی بهم زده بودن گیج بودم و زیر اکسیژن بودم بد میگفت سرش دیده میشه زور بزن منم نمیتونستم بد یکی اومد شکممو فشار میداد یکی از پاین رحممو باز میکرد بد بچه اومد بیرون ک ساعت یک نیم بود کلن من چهار ساعت درد کشیدم اونم قابل تحمل بود فقط اخرش درد داشت و الان بخیه هام درد میکنه و خیلی ب دردش ارزش داشت اینم از ترحبه من ایشالا همه مثل من زایمان راحتی داشته باشین
مامان تیام مامان تیام روزهای ابتدایی تولد