دیروز ۱۴۰۳/۳/۲ ساعت ۵ صبح از خواب پریدم دل درد کمردرد داشتم اما منظم نبود تا ساعت ۹ بود که دیدم دردم ۵ دقیقه منظم شدم و رفتم سرویس با ادرارم خون اومد نشونی رو دیدم دیگه اماده شدم ساعت ۱۰ شد تا رسیدم بیمارستان ۱۱ بود معاینه شدم ۲ سانت بودم رفتم تا ساعت ۱ پیاده روی دوباره رفتم معاینه گفت نزدیک س سانت رفتم پیاده روی دوباره تا ساعت ۳ نیم شدم ۴ سانت دیگه بستری کردن دردام خیلی شدید هر ۳ دقیقه میگرفت ول میکرد با معاینه اخری کیسه ابم سوراخ شد وقتی رفتم داخل دوباره معاینه شدم ۵ سانت شده بودم دیگ کیسه اب ترکید بردن اتاق زایمان منو دردام خیلی شدید بود بهم گفتن برات اکسیژن وصل میکنیم ۲۰۰ تومن هزینه جدا میگیریم و دردت کم میشه منم قبول کردم اکسیژن اوردن بجای ک دردام کمتر بشه بیشتر شد سه بار مدفوع کردم از زور زیاد دیگه جیغ دادم شروع شد از ساعت ۶ زور میزدم دیگ ۱۰ سانت شده بودم زور زدم ماما گفت دارم سرش با موهاش میبینم زور زیاد میزدم خیلی خیلی درد هم داشتم اصلا تخت مناسبی برای زایمان نبود بنظرم برام خودم دستام

همشون همین جورین انگارخودشون زن نیست مادرنمیشن درست بچه سومم بودولی درشت بودمردم زنده شدم دکترگفت بودتا۳کیلومیتونم اصلاگوش نمیدادن فک میگفتن بچه سومت دیگ چرااینجوری میکنی اصلای ذره رحم ندارن

وای چ سخت

سلام عزیزم بیمارستان تامین اجتماعی بودین ؟!

وای استرس گرفتم🥺💔

الهی عزیزم خدا ازش نگذره

آره خیلی بد اخلاقن نامردا یکم صبر میکردن‌تا سرش می‌آمد چرا برش زدن؟!
خداروشکر به سلامتی زایمان کردی عکس از نی نیت میدی ؟!

خاک بر سر همچین مامایی بشه،پولی که میگیرن حرومه بخدا..خدا ازشون نگذره

میرفتی نبی اکرم من نبی اکرم بودم خیلی راضی بودم خیلی

وای عزیزم با وجود ده سانت چرا برش زدن ناشی بودن ..بعدم دکترت شیفت بوده وظیفه داشته بیاد بالا سرت

اسم ماما چی بود ؟؟ منم میخوام برم تامین اجتماعی

بیمارستان تامین احتماعیه کدوم شهر؟

چند هفته زایمان کردی

واااای چه وحشین زاهدانیا

عزیزم مبارکه قدمش 🌹با این حال زایمان طبیعی رو پیشنهاد میدی به کسی یعنی ارزش داره ؟؟

واییی خدااا چقدر بددد
😪😪

کدوم بیمارستان بودی ؟ انقد بد بود ؟ برش زدن شاید حق داشته چون میگی بچه داشته خفه میشده

چجوری بود دردات؟. ۵دقبقع میگرفت ۵ دقیقه ول می‌کرد؟ میشه بگی

وای چقددبددد🤕🤕

تخت مگه نصفه نبود؟؟
ک پاهاتو باید بذاری اینور اونورش بالا

خودم با دستام پاهام باز داشتم هر دو دستم زیر ران پام داشتم دیگه دردام زیاد بود یکم از سرش اومد بیرون و دیگه نمی‌دونستم زور بزنم ماما گفت نصف سرش بیرونه بچت داری خودت خفه میکنی منم زدم زیر گریه هی نفس می‌کشیدم و زور میزدم گفتن تو نمیتونی زایمان کنی ماما هی باهام دعوا میکرد می‌گفت من تازه دستم از گچ باز کردم اومدم اینجا ک‌تو زور نزنی بعد حالیم شد با قیچی کلی برش زد و یکی اومد محکم شکم فشار میداد منم جیغ میزدم بعد ساعت ۷:۲۰ دقیقه بچه رو کشیدن بیرون گذاشتن روی سینم و جفت کشید بیرون و ناف قیچی کرد بعد دیدم ی عالمه نخ اوردن برای بخیه ماما گفتم مگه چقدر برش دادی گفت زور نزدی منم برش دادم دیگه اومد بخیه بزنه هر چی میزد تموم نمیشد گفتم چخبره گفت خانم حرف نزن خیلی بد اخلاق بود بعد دیدم داره روی گوشت بخیه میزنه گفتم چیکار می‌کنی گفت باید گوشتت بخیه بخوره که با قیچی بریدم توی دلم گفتم خدا ازت نگذره ک‌اینقدر اذیتم کردی با اینکه دکترم هم دیروز بیمارستان بود و سفارش منو به ماما کرده بود که حواستون بهش باشه اما اصلا بهم رحم نکرد دیگه بخیه زد و رفت ساعت ۱۰ اومدن منو بردن بخش خیلی خونریزی داشتم دو تا نوار گذاشتم سریع پر شد دیگه تا امروز ساعت ۱۲ بخش بودم و بعد مرخص کردن وزن بچه هم ۲۸۵۰ زایمان هم طبیعی بمیارستان تامین اجتماعی