چرا معاینه میکنن ۳۸ هفته ایتا آخه.
من خیلی میترسم هم دوست دارم چک بشم هم میترسم یهو کیسه آبم بترکه. ولی نمیدونم برم دکتر یا ن کلا ول کردم تا دردم بگیره .شکم اولی هستم
من ۳۹ هفته و ۲ روزم سه شنبه تاریخ ان تی زایمانمه هیچ دردی ندارم چیکار کنم صبر کنم دردم بگیرع یا برم بیمارستان چکم کنن؟
بقیه شم بگو لطفا
الهی عزیزم 🥹
راستی بچه ساعت ۳.۵۰ به دنیا اومد یعنی از ساعت ۳ تا ۳.۵۰دقیقه از ۳سانت رسیدم به ده سانت و دکتر و ماما غافلگیر شدن. چون اصلا انتظار نداشتن انقدر سریع فول بشم.
حدود ده تا زور رو با نفس های تند تند رد کردم تا دکتر رسید. دکتر که اومد بهم گفت الان میتونی زور بزنی فقط وقتی گفتم نفس بکش که پاره نشی. و با اولین زور بچه اومد و یهو دردا تموم شدن. دکترم گفت از داخل پاره نشدی ولی بیرون رو کمی برش زد که خودش پاره نشه.
و بعد از اومدن بچه دیگه درد بخیه و اینا اصلا حس نمیشه.
نمیدونم چقدر گذشت ولی یهو خودم حس کردم دردام دیگه خیلی ناجورتر شده و التماس ماما همراهم میکردم که بگو بیان معاینه کنن ببینم چقدر باز شدم. چون تحمل نداشتم دیگه. درخواست اپیدورالم کرده بودم. امید داشتم ۵ سانت شدم که اپیدورال بزنم.
کم کم به دردام حس زور زدن اضافه شد و مطمئن بودم که دهانه رحمم بازتر شده ولی نمیدونستم چقدر. ماما اصلی به ماما همراهم گفت ببرش دستشویی و بیاد بخوابه رو تخت تا معاینه کنم. رفتم دستشویی تا نشستم سر دستشویی یه زور وحشتناک بهم افتاد که فهمیدم بچه داره میاد. یه دادی زدم که ماماها ریختن اونجا گفتم به خدا بچه داره میاد. چون تجربه دومم بود. ماما دستشو برد سمت رحمم و گفت راست میگه سریع اتاق زایمان رو آماده کنید و به دکتر خبر بدید. به منم گفت تو فقط زور نزن و تند تند نفس بکش. نمی دونم چه جوری خودمو رسوندم به تخت .
زورا پشت سر هم میومد و من نباید زور میزدم. ماما هم دستشو گذاشته بود دم دهانه رحم که بچه نیاد که دکتر برسه. و فقط ازم میخواست تند تند نفس بکشم. تمام پروسه زایمان یه طرف کنترل این زورا یه طرف.
دوز سوزن فشار رو زیادتر کردن که بعد از اون دردام وحشتناک شد. دیگه تکنیک تنفس رو نمیتونستم انجام بدم از درد و توی دردام داد میزدم. ولی یه کم که گذشت هم ضربان قلب بچه افت کرد هم خودم اکسیژن خونم اومد پایین. یهو بی حال شده بودم و فقط از حرکت ماماها دورم متوجه میشدم که شرایطم عادی نیست. برای همین سرم فشار رو بستن و یه سرم قندی بهم وصل کردن و یه کم که گذشت ضربان قلب خودم و بچه نرمال شد دوباره. ولی هنوز دردای وحشتناک و بیحالی رو داشتم. ساعت ۳ بود.
ماما معاینه کرد امید داشتم که با این همه درد حداقل ۵سانت شده باشم ولی شنیدم که ماماها به هم میگفتن ۳سانته و دهانه رحمشم خیلی سفته.
ماما بهم گفت همکاری کن تا سر بچه بیاد پایین و کمک کنه به باز شدن دهانه رحمت. بیا از تخت پایین و ورزش انجام بده. تو اون دردای وحشتناک و بیحالی ورزش کردن دیگه چی بود اخه😦
ولی اومدم پایین از تخت و ماما بهم گفت یه پاتو بزار بالا لب تخت و اون یکی پا پایین . و بعد هر انقباض پاتو عوض کن. فقط دلم میخواست تموم بشه برا همین هرکار میگفتن میکردم.
ماما همراه چند تومن شد؟
علائم نداشتی دردی ترشحی چیزی؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.