۷ پاسخ

هیچی یاد بچه ای میفتم که یک سال و نیم پیش دیدم دوساله بود دور از جون هم بچه ها فلج مغزی بود حتی اراده تکون دادن سرو دست و پارو نداشت چه برسه به شیطونی و مخالفت باغها برای همین میگم این که دختر گاهی آتیش میسوزونه یا با خوردن غذا مخالفت میکنه شکرت خدا که دخترم سالمه و قدرت شیطونی کردن داره ولی باباش میدونه که به خط قرمز رسیدم وعصبی توکارهای خونه کمک میکنه یا غذا از بیرون میگیره که زیادی روم‌فشار نباشه چون به جای بچه با پدرش دعوام میشه

من زمانی خیلی آبانی میشم که کلی کارام مونده یا مهمون دارم نمیزاره هیچ کاری کنم اون موقع فقط داد میزنم امروز کارام کمتر بود باهاش بازی کردم بردمش خونه همسایه کلی بازی کرد الانم خوابیده من برم غذا درست کنم
مقصر این نیست مقصر خودمونیم که کنار خانواده زندگی نمی‌کنیم اگه تنها نبودم بچه هیچ وقتی ازم داد نمیشنید.

سلام مامان های عزیز من بچه دومم باردارم فردا ۴۰ هفته تموم میشه ولی هیچ خبری از درد نیست لطفا کمکم کنید چیکار کنم

من بهش میگم کارت اشتباه بود برو اتاقت می‌ره بعد که هم خودم هم خودش آروم شدیم میاد معذرت خواهی میکنه

منم یکم درمورداین موضوع مشکل دارم قبلاکه کوچیکتربودبیشترعصبانی میشدم چون معنی خطروکثیفی روکمترمتوجه میش و جدیداهم به این نتیجه رسیدم که همه ی خراب کاری هاش وشیطونی هاش فدای سرش سالم باشه بقیش حله به این فکرمیکنم چقدربچه هابودن بخاطرشیطنت یه بلایی سرشون اومده وفقط خداروشکرمیکنم که خودش سالمه وبه خودم یادآورمیشم که بچه ی توی این سن قصدآزارمنونداره وفقط بخاطرسنشه وکنجکاویشه اینکارارومیکنه.وبعدکه به این چیزافکرمیکنم اروم میشم.....

گاهی خون به مغزم نمی‌رسه واکنش بد رو میدم صدام می‌ره بالا، گاهی دست خودمو گاز میگیرم
گاهی هم به همسرم میگم بیا دخترتو بردار که الان روانیم خودش میدونه دیگه 😄

منم بلایک

سوال های مرتبط