۹ پاسخ

منم چندبار که پسرمو بردم پارک چندتا نخاله تو زمین بچه ها بودن . حتی بچه های کوچیکی که وحشیانه رفتار میکردن و پدر و مادرشون هم عین خیالشون نبود

ما رفتیم چند هفته پیش با موتور کم مونده بود بزنه به پسر من و پسر همسایه،داخل پارک
یه دادی زدم سرش و از ترس سر درد شدم اگر میخورد بهشون چی😥
لعنت به ادمای بیفکر

من چی بگم عزیزم که امروز تو پارک دخترم از تاب افتاد زبونش سوراخ شد کارمون به بیمارستان و بخیه کشید 😔😔😔😔😔

وای وای منم میرم سرسره همش دارن فوتبال بازی میکنن

من خودم دعوا میکنم میگم آخه مگه سرسره جای فوتبال یکم شعور وفرهنک خوبه والا

واای چقدر پرو وبی منطق.
خداروشکر بخیر گذشت

گاهی پیش میاد خداروشکر به خیر گذشته
یه صدقه بده

متاستفانه‌ دیگ پارک ها جای بازی بچه ها نیس و‌ پره لات و الواته

کلا جایی ک توپ بازی میکنن نباید بچه رو نگه داشت یا باید اونا رو متقاعد کرد از اونجا دور بشن یا شما برید ی جای دیگه چون در هرصورت توپ ی دفعه ممکنه بخوره.

سنگین ها

سوال های مرتبط

مامان وانیا جون مامان وانیا جون ۲ سالگی
یک سوال به نظرتون بچه ها توی پارک چون فضای بازی خودشونه هر کاری دلشون بخواد میتونن انجام بدن؟ 🙄🙄🙄بزرگ تر ها حق دخالت ندارن؟! 🤯دیشب آخر شب دخترمو بردیم پارک یک عده بچه بی ادب داشتن بازی میکردن یکیشون که دختر بود و هیکل بزرگی داشت ماسک جیغ زده بود و‌ دنبال دوستاش میکرد!!! اونم جای تاب و سرسره ها!!! منم بهش گفتم ماسکتو در بیار این چه کاریه اینجا بچه کوچیک هست میترسه … بعد همسرم گفت فضای بازی بچه هاست ما نباید دخالت کنیم ! گفتم فضای عمومیه خونشون که نیست یا یک جای اختصاصی برای این بازی ها!!! تا حدودی قانع شد …. تازه اون بچه انقدر بی ادب بود که گفت شما بچتون رو ببرین پارک دیگه و انگار پارک رو خریده بود که به ما دستور میداد کجا بریم کجا نریم !!!! خدایی چقدر بچه هاشون رو بی ادب بار میارن تازه به پدر و مادرشم گفت اونا هم تایید کردن کاراشو و به بازیشون ادامه دادن با همون وضع 😑😑😑😑😑😑😑😑😑 پارک های دیگه شلوغ بودن واسه همین رفتیم اون پارک
مامان یاسین ومائده مامان یاسین ومائده ۲ سالگی
مامانا اینجا اکثریت تو اپارتمان میشنید درسته؟؟ با چند تا بچه بعد ادیت نمیشید سر این ک بچه تو اپارتمان نمیتونه بازی کنه واینا همش باید سکوت کنه سرصدا خیلی نباشه لطفا بیایید بگید ک حرف شوهرم درست نیس و بیشتر یه تیکه بود برادخترم برگشته بهم میگه پول داشتم میرفتم اپارتمان خوب بعد گفت اپارتمانم بخای بری بچه هامون بچه نیستن اون بچه های مردمن ک ارومن واینا خیلی حرفش سنگین بود برام خدایی منطورش دخترمنه میدونم دخترم توخونه باخودش حرف میزنه بازی میکنه این بدش میاد اما کارای بچه خودشو نمیگه ازخونه دزدی میکنه خونه رو دائم میگرده نمونش همین امروز بهش گفتم چنان حالش بد شد ک اما هیچ وقت عیبای بچه خودشو نمیگه ای خدا بخاطر دخترم نمیخام خونم اپارتمانی باشه چون هی اونجا شوهرم میگه ساکت ساکت مریصی مگه اینا اخه دوسال بودم دیگه انگاری برام جهنم بود اینجا ک اومدم انگار تمام دنیارو بهم دادن دخترم ازاده بازی کنه یا یاسین ک جدیدن انقد جیغ میزنه ازخدا میخام همه مستاجرها خونه دارشن منم همینجور یه خونه ویلایی بده بهمون راحت شم از منت های شوهرم