انقد ک این بچه ها اذیت میکنن بهونه های الکی رد دادم
شیر دادم شکمشون سیر ده دقیقه نشده درار کشیدم کپه ی مرگمو بزارم باز گریه بهانه دیگه رد دادم اسباب بازی پرت کردم دیوار گ

واقعا خيلي سخته بچه داري دختر من الان به زور خوابيد خودم دست تنها نه خانواده نه همسر صب ناشب خودم تنها

حق داري خواهر
والا همه مادرا حق دارن
خسته ميشيم

اگه میدونستم انقد سخته بعید میدونم بچه میاوردم
پیر شدیم داغون شدیم

داد زدم مگه الان نخوردی دیوانم کردین
بعدم شوهرم اومد ارومش کرد منم دارم گریه میکنم
خدایا چه دردیه بجه بزرگ کردن