۱۰ پاسخ

عزیزم بهترین کار همینه که خودت فکرشو کردی فراز به یه مامان مستقل و شاد نیاز داره وقتیم از سرکار میای تمام وقتتو براش بذار ؛ و اینکه مادرشوهرت در حضور پرستار هست بهترین نعمته و نمیتونه خطایی از پرستار سر بزنه و دوربین هم که هست هر دو تاشونو میبینی ؛ برو سرکار و مثه همه ی کارمندا بچتو بذار خونه ولی به نظرم مهد خوب نیست همون خونه ی خودت و پرستار و مادربزرگش بهترین گزینه است

من ک بچم بیشتر مهمه😫

بچه رو هر جور بار بیاری همون میشه
تازه مگه چند ساعته بچه ها خوابشون زیاده
میتونی پرستار هم نگیری
اما شاغل شدن شما از اونجایی که تاثیر عالی تو روحیه تون میذاره حتما به نفع بچه اس

اگه با حضور مادرشوهرت و دوربین باشه چه اشکالی داره داره بذار پیش پرستار برو سرکار

من قبلا سرکار میرفتم. حقوقمم خیلی خوب بود. اما شاید بعد از ۹ ماه هم نرم سرکار نصفه روزه تا ساعت چند؟ چقدر باخونت فاصله داره یعنی چقدر تو راهی؟
حساب کن ساعاتی که نیسی بعلاوه زمان هایی که توی راه هسی باحتساب ترافیک و بعد خستگی خودت وقتی برمیگردی خونه ببین چندساعت بیرونی و اون ساعات ایا زمان خواب بچس یا وقتی میرسی شاید خواب باشه. بسنج

من اگر بچه ارومی می‌داشتم از دوماهگیش میرفتم

اگه مادر شوهرت زیادی نیست بچه توبزارپیشش خودتم بروسرکار

مگ چقد حقوقته ک اونم بدی پرستارو دوربین و استرس بچه اینام هس بچه شیش ماهه دگ واقعا بدون مادر نمیتونه بنظرم کسی ک مادر میشه تاجایی ک میتونه نره سرکار وب بچش برسه اگ اجباری ندارید بنظرم درست نیس

بعدش ک اومدی خونه دوباره اون محبت میخای بکنی دیگه

من بودم میرفتم سرکار بچه هم مهد

سوال های مرتبط

مامان فاطمه جانم مامان فاطمه جانم ۹ ماهگی
سلام مامانای عزیز. من شاغل نیستم دانشجوام اما سوالی از شما داشتم با توجه به تجربه تون. با تمام احترامی که برای شاغل بودنتون دارم و می دونم چه قدر قوی هستید که هم مدیریت خونه رو دارید هم مدیریت کار؛ اما می خواستم اگه ممکنه خودتونو جای من بذارین و بهم بگید اگه تو شرایط من بودید چه تصمیمی می گرفتید؟
اگه الان در همین زمان اردیبهشت ماه یه بچه سه ماهه داشتید که شیر خودتونو می خورد و پیش روی شما دو تا آزمون معلمی بود؛ همراه با وسوسه قبول شدن و داشتن شغل و حقوق ثابت(هرچند اندکم هست اما هست)؛ توصیه ها و تشویق های مکرر اطرافیان؛ حس رقابت طلبی و انگیزه هایی که تو وجودت هست؛ ترس از اینکه آینده آیا بازم فرصت شاغل شدن فراهم میشه و در نهایت مقایسه خودت با بقیه که عقب نمونی


و از طرف دیگه سن کم بچه و نیازش به شما؛ ترس از خوب نبودن مهد یا پرستار(چون شهر غریب هستم و تنها گزینه ام مهده) ؛ ترس از آسیب هایی که ممکنه قبل سه سالگی تو مهد ببینه(به خاطر جدایی از مادر)

چه کار می کردید؟ آیا آزمونو شرکت می کردید یا به خاطر فرزندتون فعلا دو سه سال بی خیال شغل می شدید؟