۶ پاسخ

پسر من هفت روز بستری بود
باز خوبه من دلم نمیسوزه چون خودمو تو خونه حبس نکرده بودم
ویروس به بیرون رفتن و نرفتن نیست

منم ۲۴ساعته خونه ام تو این سه ماه دخترم دو بار سرما خورده الآنم طفلکم مریضه،😔

پلارژین بهش بده هر ۸ ساعت ۱۰ قطره

من هیچوقت بستریشون نمیکنم چندبار پسرمو خواستن بستری کنن نذاشتم دخترمم هفته پیش خواستن بستری کنن قبول نکردم دارو ک همون داروعه تو خونه خودم بهش میرسم پسرمو وقتی مریض میش همون اول میبرم ی سرم وصل میکنن میارم خونه داروهاشو سرساعت میدم خوب میش
متنفرم از بیمارستان ومحیطش ایشاللع هیچکی درگیرش نشه 😫😫😫

اینقد استرسی نباش چقد استرس داشته باشی بیشتر انرژی منفی جذب میشه خساس نباش تو خونه اگه کسی مشکوک به سرماخوردگی اینا نباشه سخت مریض میشه

عزیزم ویروس تقصیر تونیست.
الان همه ویروس گرفتن.خودتم توخونه حبس نکن روزا که افتابه گرم تره بچه هاتو بلندکن بذارتو کالسکه برو پیاده روی
هم افتاب میخورید برا روحیتون خوبه هم تحرک برا بدن خودت خوبه

سوال های مرتبط

مامان هدیه ماندگار 💙 مامان هدیه ماندگار 💙 ۵ ماهگی
پسر بزرگم می پرسه مامان منم بچه بودم اینجوری باهام بازی می کردی 🥺🥺دلم گرفت چون وقتی بچه بود ما طبقه ی بالای خونه ی مادر شوهرم زندگی می کردیم اون زمان بیست سالم بود و خودم کم سن و سال بودم برای بچم فقط حکم یه دایه رو داشتم شیرش میدادم جاشو عوض می کردم بعد می دادم مادر شوهرمم مادر شوهرم صدام میکرد ومن می رفتم پایین پسرمو شیر میدادم بعد اصلا مادر شوهرم نمی ذاشت بشینم توی خونه اش پیش بچه ام همش میگفت پاشو برو سراغ کارات غذا واینا بپز برای شوهرت نمی ذاشت کنار بچم باشم واقعا هیچ خاطره ای از بچگی پسر بزرگم ندارم حتی یه بار اونقدر که پسرمو نمی دیدم زنگ زدم به خواهرم با گریه که نمی ذارن بچمو‌ببینم 🥲🥲خواهرم زنگ زد به مادر شوهرم که بچه رو بذارید مامانشم ببینه مادر شوهرم اونرمان کلی قاطی کرد که اره لیاقت نداری من بچتو نگه دارم 😞😞😞دخترم که به دنیا اومد واقعا عاقل بود اصلا پایین نمی رفت فقط پیش خودم بود الآنم شکر خدا از اون خونه در اومدم ودارم نهایت لذت رو از وجود پسر کوچیکم میبرم ولی همیشه یه حسرت ته دلمه که نذاشتن از بچگی پسرم نهایت لذت رو ببرم .خلاصه اگه خانواده ی شوهرتون زیاد دوروبر بچه هاتون نیستن خوشحال باشید بچه باید کنار مادرش باشه ناراحتم که کم سن و سال بودم و نتونستم از حق مادریم دفاع کنم 😞😞در عوض الان دارم از جوونی پسرم لذت می برم .در جواب پسرم گفتم مامان تو بچگیت پیش من نبودی اما از دوسه سالگیت همش باهات بازی می کردم گفت آره مامان اون موقع ها رو یادمه که با هم قایم موشک بازی می کردیم من پشت پرده قایم می شدم تو همش دنبالم می گشتی بعد پیدام که می کردی تو خونه دنبالم می کردی بغلم می کردی بوسم می کردی 🥹🥹
مامان جوجه 🐣 مامان جوجه 🐣 ۶ ماهگی