سلام مامانا
خیلی اعصابم خورده
و هم حوصله ندارم
تا 4 ماه پیش که داشتم علی رو پوشک میگرفتم
بخاطر حرف نزدن علی چقدر گفتم چقدر اطرافیان گفتن ببریمش گرقتاردرمانی
شوهرمنم میشست میگفت ن تا سه سال وفت داره
جیگر من خون شد موقع پوشک گرفتن خبر نمیکرد حرف نمیزد که بگه جیش داره
بخدا چقدر خودمو زدم چقدر گریه کردم یه فکری بحال بچه کن میگفت بچم مشکل نداره
حالا من حاملم 10 هفته ام تز حالت تهوع دیوونه شدم حال ندارم همش دلم میخا بخابم این شوهر منم گیر داده بچه رو ببر گفتار درمانی
من هرچی فک میکنم حوصلم نمیکشه برم اونجا بشینم
حالا میگه خودم میبرمش تو که کاری نمیکنی گفتم ببرش اونموقع که من خودمو جر دادم انگار ن انگار حالا یادت افتاده

خوب اگه بچت مهمه بلند شو یاعلی بگو لج نکن ببر الان که گفته

مامان علی پسرمنم دوسه ماه به حرف افتاد یهویی نگران نباش بعضس بچها دیرحرف میان

حالا پوشک نمیگرفتی تا موقعی که راحت صحبت کنه خودتو اذیت نکن امگا۳ حتما وسط غذا بهش بده حرف زدنش در چه حدی هست

نگران نباش برا‌ش شربت امگا 3 سانستول بگیر و مرتب هر روز بده پسر من مامان و بابا هم نمی‌گفت این شربت معجزه اس دکتر به من داد الان جمله کوتاه میگه اگر دیدی تاثیر نداره روش بعد ببر گفتار درمانی

اصلا کلمه نمیگه ،،بچه خواهر شوهرم ۴سالشه فقط مامان بابا و آجی میگه بقیه حرفهاش با اشاره هستش ولی مادرش میگه حرف میاد اگه لال بود این ۳تا کلمه رو هم نمیگفت اصلا قانع نمیشه ببره گفتار درمانی

مامان علی جان یعنی اصلا حرف نمیزنه؟ دستور پذیری هم نداره ؟