چرا همیشه تمام مشکلات یهو باهمدیگه میریزن روی سر ادم?
ینی روزی میرسه من بگم اخییییش تموم شد همه چیز?
اوضاع مرتب بشه?
حالا فک کن حال روحیت خوب نیس
سردرد و دندون دردم داشته باشی
بچه هم تا الان نخوابیده و غر میزنه

من خیلی سعی میکنم صبور باشم اما دیگه یه وقتایی ظرفیتم تکمیله
عصبانی نمیشم
ولی بهم میریزم از درون

فقط دوس دارم چشامو ببندم چند روز خواب باشم بیدار نشم
نگران هیچی هم نباشم
فقط مغزم استراحت کنه

میدونی تو بهترین مادر دنیایی با اینکه حال روحیت و جسمیت خوب نیست ولی تمام تلاشت میکنی که بهترین باشی واسه پسرت ب خودت افتخار کن مادر نمونه

چرا پس وقتی من کم میارم خسته میشم غر میزنم داد میزنم عصبانی میشم چرا نیمتونم خودمو کنترل کنم خیلیی دلم برا دخترم میسوزه

اینکه با این همه خستگی جسمی و روحی عصبی نمیشی یعنی قطعا مادر کافی هستی و باعث افتخار ایرمان جان ❤️

من اینطوری میشم سر باباش خالی میکنم😅

اسمش چیه دکتر خوبیه؟

شما با روانشناس کودک حرف میزنید

خوبی عزیزم

عزیزم بخدا اینا چیزی نیست ما امشب خطر ازبیخ گوشمون رد شد منم همیشه واسه این مشکلات ناراحت بودم دیکه گوه بخورم بخدا اینا مشکل نیست

واقعا صبور هستی اتفاقا شاید همسرت حتی نتونه یه لحظه جای تو باشه امیدوارم سختی ها تموم بشن و بجاش ارامش و حال خوب داشته باشی💜💜

منم واقعا دلم ارامش میخواد ازونا که بگم اخیش خداروشکر براهمه چی ولی واقعا سخته هرروز یه داستانی دارم مخصوصا از زمانز بارداری تاحالا مادرشدن سخته فک کنم تازنده ایم نگران بچه هاییم

این ک برا همه هست...من هلاک یه ساعت خواب بدون استرسم