با عذاب وجدانِ بعد دعوا کردن بچه چیکار باید کرد؟؟؟😔
الان ک خوابیده دارم دیوونه میشم ک چرا دخترمو دعوا کردم😔
اه این حس مادری چیه آخه هم بچه پدرتو د میاره هم وقتی دعواش میکنی تو پدرِ روانتو درمیاری😞😞
ای کاش همیشه اعصابم آروم بود...دارم در حق بچم ظلم میکنم ولی دست خودمم نیست.نمیدونم چیکار کنم.......

شماها وقتی بچتون اذیتتون میکنه و عصبی میشید چیکار میکنید؟؟؟
ای خداااااااا😫

هم دعواش میکنم هم میزنم سر دستش،بعدم تا صبح از‌ عذاب وجدان خابم نمی‌بره همش گریه میکنم،رسما خل وچل شدم

عذاب وجدات بایدم بگیرید. برین پیش روانپزشک. این کاراتون همش میمونه تو ضمیر نا خوداگاه بچه و به شکل بی اعتماد به نفسی و بی عزتی میزنه بیرون خودتون و کنترل کنید. کنترل خشم و یاد بگیرید. به جای سرکوب بچه ی بی گناه. عذر خواهی بدون اصلاح رفتار چندتا کلمه بیشتر نیست.

گلم فقط باید خدارو به خودت نزدیکتر ببینی ذکر یا الله یا وهاب یا رحمان و سوره حمد خیلی بهت ارامش میده توروخدا من اینکارو‌کرذم تو نکن من بچمو دعوا میکردم اما اصلا نمیزدم یه مدت افسردگی گرفتم دست روش بلند کردم دیگه منو دوستنداشت ازم فرار میکرد دوست نداشت بامن وقت بگذرونه الانکه خوب شدم خودمو درمان کردم فقط با ذکر خدا و دعا و قران خوندن.پسرم خیلی به حرفم گوش میکنه.همه چیزو که میخام بهش بگم با معما میگم سرش داد نمیزنم چون همیشه میگم توام حق نداری سر کسی داد بزنی تو حق نداری کسیو بزنی پس منم حق ندارم تورو بزنم.خونه یا اتاقشو وسایلای خطرناک و از دسترس خارج کن و نکن ،و بشین ،بسه دیگه هارو کم کن بخدا به مرور زمان میبینی که چه بچه ای میشه خودش و ازش حتما نظر بخاه تو هرچیزی تولباس پوشیدن غذا درست کردن و....

گاهی اوقات از بس سرش داد میزنم صدام میگیره
گاهی هم خیلی که روی اعصابم راه میره میزنمش ولی بعدش مثل سگ پشیمون میشم
یه مامان بود بچش توی بیمارستان بود اونو میدیدم یه کم نسبت به دخترم خوب شده بودم و دعواش نمیکردم

من هیچ وقت دعواش نمیکردم ولی واقعا دیگه رد میدم...فوق العاده اذیت میکنه گازو چنگم میزنه...۲بار دعواش کردم این هفته دیگه از عداب وجدان زدم به بیخیالی

ن تورخدا دعوا نکن بچه ها خیلی آسیب میبینن

من الان تو دوران پریودی هستم و بی اعصاب ترینم و انگار پسرم کنر بسته تو این دوره بیشتر اذیت کنه و بهونه بگیره🥴😶😶

دقیقا تومنی همین الان انچنان دادی زدم اوتم ته ی بار دوسه بار خودم از داد خودم ترسیدم دسته اخرم همچین گرفتم زدمش بعدشم شروع کردم کریه کردم جالب ایتجاست بچه ام میاد میکه مامان معدرت میخام ببخشید یعنی میمیرمااا خدا دار مکافاتش رو همون موقع بهم داد دستم خورد به در انچنان درد گرفت و بعدشم گداشتم هی بزنه انقدر محکم زد تمام دستام قزمز شد و بعد معدرت خواستم اما توعمرم اینجوری نزده بودمش

من که همش دارم دعواش میکنم 😭😭 از بس دعواش میکردم اسمشو مهد نوشتم که بره هم خیلی چیزا یاد بگیره هم من فرصت کنم به خودم و کارم برسم تا مامان مهربون‌تری باشم

فردا وقتی بیدار شد ازش عذرخواهی کن.
همه مون همین طوریم
دختر من که خیلی کوچیکه ولی من باز عذرخواهی می کنم می گم منو می بخشی؟ اونم می گه آره😂 امیدوارم راست بگه