۱۴ پاسخ

به نظر من ک حرفش ناراحت کننده نبوده اتفاقت به فکرت بوده اینو گفته یه لحظه شاید بری دستشویی ابی چیزی بلاخره کسی باشه آدم راحت تره تنهایی هم میشه ولی این حرف و از محبتش بگیر دوست داره روز علی اصغر کنار نوه اش باش

منکه همیشه حتی دکترم برم مادر شوهرمو با خودم میبرم چون اون تجربه داره هر جور باشه من بچه اوله زیاد سر درنمیارم از بچه

بگو من اصلا نمیخوام برم نگا واسه یبار خودتو خلاص کن بگو بخوامم برم میخوام با دوستم برم یه یهونه ای جور کن هردفعه یه چیزی بگو
شوهرت با مادرش میره توهم با دوستات برو توخونه نشین اصلا آدم حرص میخوره میفهممت مردا همشون همینقدر بی درکن شوهرمن حامله بودم ۸ماه پاشد بادوستاش رفت کیش مگه چندسالشه ۲۸سال به سنشون نیس همشون بی درکن

خانما ت رو خدا بگین چیکار کنم بچم وزن نمیگیره چهار ماه تموم میشه همچنان ضعیف شیر خشک ببلاک ای ار میخوره

بیرون تنا بری واقعا سخته یکی باید باشه یکم کمکت بده گ

مامانایی که فک میکنید من حساسم اینم بگم که شوهرم ۴۰ سالشه آکا اینقدر به مامانش وابسته س که با هم دوماه پیش یه هفته رفتند کیش منم نبردند.حالا دیشب بار داشتند برنامه ریزی می‌کردند که برند دوباره کیش آخر ماه منم گفتم میخام بیام شوهرم که گفت نه الان هوا گرمه فلانه ننه شم گفت نه نمیشه الان خوش نمی‌گذره یه وقت دیگه برو.حالا برام جالبه که خودشو هم مالک پسر خودش می‌دونه هم پسر من

چه حساسین. بنده خدا از سر دلسوزی گفته اگه نمی گفت لابد میگفتین به فکرم نیستن. دوست نداری تشکر کن بگو مرسی ولی تنهایی مشکل نداری بچه اذیت نمیکنه

والا من ک میترسم ببرمش بخاطر مریضی ولی مادرشوهرم نذر کرده‌گفته ببرش فردا باید ببریم؟ لباس مخصوص تنش کنیم ببریم؟ میشه مثلا یکساعت بمونیم بیایم

بهش نگو خودت برو

ماشااله مادر نمونه افرررین خب گلم با مادرت یا خواهرت برو اره سخته منم بخدا اونروز رفتم مسجد ختم خواهرم نگه می‌داشت شیر درس میکردم

اگه تنها جاهای شلوغ رفتی و اوکی بودی تنها برو

خب بهش خبر نده تنها برو بعد چیزی گفت بگو خودم از پسش برمیومدم

تاحالا تنها با بچه بیرون رفتید ؟برای شیر دادن تنها راحت بودید؟

شیرخواران حسینی کیه

سوال های مرتبط

مامان دلساو آرسام مامان دلساو آرسام هفته سی‌ودوم بارداری