۱۵ پاسخ

عزیزدلممم
خدا حفظش کنه😍

ای جان دلم خدا حفظش کنه ماشاالله مثل ماه میمونه

عزیزم😍
چقدم شبیه داداششه
ایشالله ۳ تاشون زنده باشن
بچه خیلی خوبه😇😘

آنیل کوچولوی من😍

تصویر

الان داستانتو خوندم گلم
میشع عکس هر سه تا بچتو بزاری دلم خاس ببینمشون

درخواست میدی گلم

ای جانم.خدا حفظش کنه😘.شبیه پسره😄

سلام وای دلم چند تا بچه خواست🥺😂 چه حسی داره؟ آخه من بعد از دخترم عاشق بچه شدم. دوست دارم چند تا مثلش داشته باشم و یکی کمه🥹❤️

گفتی دو تا سقط داشتی

جالبه یعنی هر سه تا بچه ت خداخواسته بودن؟

داستانتو خیلی دوست داشتم خدا حفظ کنه بچه هاتو الان هرکدوم چند سالن

چجوری شیر میخوری بااین دهن کوچولووو اخههه😩😩😍😍

عزیزم خداحفظش کنه

مبارکه

بارداری؟

سوال های مرتبط

مامان هدیه ماندگار 💙 مامان هدیه ماندگار 💙 ۶ ماهگی
پسر بزرگم می پرسه مامان منم بچه بودم اینجوری باهام بازی می کردی 🥺🥺دلم گرفت چون وقتی بچه بود ما طبقه ی بالای خونه ی مادر شوهرم زندگی می کردیم اون زمان بیست سالم بود و خودم کم سن و سال بودم برای بچم فقط حکم یه دایه رو داشتم شیرش میدادم جاشو عوض می کردم بعد می دادم مادر شوهرمم مادر شوهرم صدام میکرد ومن می رفتم پایین پسرمو شیر میدادم بعد اصلا مادر شوهرم نمی ذاشت بشینم توی خونه اش پیش بچه ام همش میگفت پاشو برو سراغ کارات غذا واینا بپز برای شوهرت نمی ذاشت کنار بچم باشم واقعا هیچ خاطره ای از بچگی پسر بزرگم ندارم حتی یه بار اونقدر که پسرمو نمی دیدم زنگ زدم به خواهرم با گریه که نمی ذارن بچمو‌ببینم 🥲🥲خواهرم زنگ زد به مادر شوهرم که بچه رو بذارید مامانشم ببینه مادر شوهرم اونرمان کلی قاطی کرد که اره لیاقت نداری من بچتو نگه دارم 😞😞😞دخترم که به دنیا اومد واقعا عاقل بود اصلا پایین نمی رفت فقط پیش خودم بود الآنم شکر خدا از اون خونه در اومدم ودارم نهایت لذت رو از وجود پسر کوچیکم میبرم ولی همیشه یه حسرت ته دلمه که نذاشتن از بچگی پسرم نهایت لذت رو ببرم .خلاصه اگه خانواده ی شوهرتون زیاد دوروبر بچه هاتون نیستن خوشحال باشید بچه باید کنار مادرش باشه ناراحتم که کم سن و سال بودم و نتونستم از حق مادریم دفاع کنم 😞😞در عوض الان دارم از جوونی پسرم لذت می برم .در جواب پسرم گفتم مامان تو بچگیت پیش من نبودی اما از دوسه سالگیت همش باهات بازی می کردم گفت آره مامان اون موقع ها رو یادمه که با هم قایم موشک بازی می کردیم من پشت پرده قایم می شدم تو همش دنبالم می گشتی بعد پیدام که می کردی تو خونه دنبالم می کردی بغلم می کردی بوسم می کردی 🥹🥹
مامان برسام مامان برسام ۵ ماهگی
تجربه بارداری و زایمان پارت ۲۴#
دلم از تمام دنیا گرفته بود به مامانم میگفتم مامان مگه من زامبیم یا نکنه بچه آدم نزاییدم که همه ازم فرارین مامانمم داریم میداد . پیش خودم میگفتم وقتی شوهرم مردی که ۱۳سال از زندگیمو باهاش گذروندم اینجوریه دیگه از بقیه چه توقعی دارم بیخیال فقط فکر پسرم و سلامتیش باشم
دلم شده بود پر از حسرت که میدونستم اصلا به این زودیا خوب نمیشه گاهی بدون اینکه حواسم باشه غرق خانمهایی که شوهرشان پیششون بود میشدم میگفتم مگه من چیم کمتره خدایا چرا باهام این کارو میکنی که دیگه دارم دنبال یه عیب و ایرادی از خودم میگردم بعضی وقتا فکر میکنم اون حجم از صبوری و تحمل دقیقا از کجا میومد چرا واقعا فریاد نمی‌زدم بلند خواسته هامو نمی‌زدم توری شوهرم چرا یقشو نمیگرفتم بگم باباوظیفته که الان باشی کنار من من دارم واقعا از این همه بی‌تفاوتی دق میکنم چرا دهنم بسته بود فقط نگاه میکردم اینم بگم شوهر من واسه دخترمون که یازده سال قبل‌تر بود واقعا سنگ تمام گذاشت یعنی با اینکه سنش کمتر بود و تجربه اولش بود هیچی کم نذاشت اما الان این مرد چش شده بود نمیدونم
مامان بشه هام و آنیل مامان بشه هام و آنیل ۵ ماهگی
خودمم بخدا نمیدونم خوشحال بودم یا ناراحت... اینبار یه خانم۲۷ساله ی عاقل بودم که اصلا جنسیتش برام فرق نمیکرد، باور کنید هرچقد تو دلم نفوذ میکردم که بفهمم دوس دارم جنسیت بچه چی باشه برام فرقی نداشت... پسرم میگفت خدایا داداشی میخوام، دخترم میگفت خدایا خواهر باشه😂شوهرمم طبق معمول میگفت فقط بچه باشه بقیه اش مهم نی😂سونو ان تی دادم پیش دکتر رحیمی فرد، یکی از سونوگرافی های دقیق اما بداخلاق خرم آبادی، سونو تموم شد خواستم برم که گفت نمیپرسی جنسیت چیه، گفتم بخدا اصلا فرقی نداره، گفت اولین خانم بارداری هستی که این حرفو میزنی خیلی به خودت افتخار کن، اینجا مریضایی دارم که چندین بار میان جنسیتو بهشون میگم اما باور نمیکنن و هر بار پر استرس تر از قبل میان میگن بازم جنسیت رو چک کن برامون، بهم گفت که بچت یه دخمل خانمه قرتیه که تو سونویی که من بررسی کردم چندین بار زبونشو داره درمیاره و دور لباشو لیس میزنه.... ای خدا از این حرفش یه حس ذوق وصف ناپذیری بهم دست داد عکسشو تو سونو دیدم که زبون درآورده بود دختر نازممم.... حالا میفهمم که دکتر رحیمی فرد واقعا بداخلاق نیست و این کارای مریضاش باعث میشن که عصبی شه😂