۱۶ پاسخ

سلام انشاءالله زیر سایه ی پدر و مادرشون عمر طولانی و با عزت داشته باشن
ببخشید لباس هاشون رو از کجا گرفتین؟

ای جوووونم خداحفظشون کنه عزیزم😘

الهی آمین 🙏

منم امروز گل پسریو بردم

تصویر

منم دوس داشتم برم سال پیش رفتم امسال نتونستم چون بچه ها خیلی شلوغی میکنن

الهی واقعاتودنیاهیچ دردی بزرگ ترازبی بچگی نیست خدابه همه اوناکه ندارن عطاکنه فرزندسالم وصالح منم دخترم پارسال بردم

تصویر

چه دعای قشنگی بامعرفتی ک این دعا کردی ایشالله ک هرکی نداره خدا بهش ی کوچلو بده🌷

ای جانم چه لباس های خوشگلی💚سالم باشن🤲🏻⭐️

چه لباس خوشگلی

الهی پیر شن ❤❤❤❤

ای جانم خداحفطشون کنه
الهی آمین

خدا را شکر که به آرزوت رسیدی
خدا حفظشون کنه برات عزیزم

خدا حفظشون کنه

ایجانم چه سعادتی دوقلو گل پسر خدا حفظشون کنه برامنم دعا کن بچه دومم پسر بشه و داداش پسرم چون شوهرم بدون برادره و همیشه دوسداره دوتا پسر داشته باشه منم قندعسلمو‌بردم

تصویر

خدا را شکر که به آرزوت رسیدی .خدا خودش محافظ ونگهدارشون باشه عزیزم

انشاا...عزیزم🥰

سوال های مرتبط

مامان فاطمه نورا مامان فاطمه نورا ۱۵ ماهگی
پارت یازدهم
ما بدلیل اینکه تو فامیل مورد داشتیم که بچه هاشون به دلیل فامیلی عقب مانده ذهنی بودن باید حتما ازمایش ژنتیک میدادیم
من افسردگی گرفته بودم و هیچ جا نمیرفتم و هیچی نمیخوردم انقدر شرایطم بد بود که مامانم وقتی منو دید مدام غصه داشت که چرا به این روز افتادی و بریم خونه خودمون بمون حواسم بهت باشه که گفتم نمیشه من اینجا رفتم متخصص و پرونده دارم و مدام داره چکم میکنه تو ماه اول از شدت افسردگی پنج کیلو کم کردم و همیشه بدی مادرشوهرمو گفتم از خوبیش هم بگم
تو تایم بارداری من هر روز از خونشون برام غذا میاورد و میومد کارهای خونه کمکم میکرد و چون من تمام علائمم شبیه پسر بود البته طبق گفته اونا هرروز یه اسم پسرونه هم انتخاب میکرد و خداییش تا سه ماهگی هوامو داشت همه جوره منم گفتم خدایا شکرت که با وجود بچم اینا درست شدن تا اینکه چهارده هفتگی رفتم سونو تشخیص جنسیت دکتر گفت دختره و من هیچی نگفتم تا انومالی که دکتر صددرصد گفت دختره ما هم رفتیم یه جعبه شیرینی صورتی خریدیم رفتیم خونه مادرشوهرم و دیگه اونموقع خیالم از بابت بچه راحت بچه که تو تمام غربالگری ها گفتن سالمه وقتی پرسید بچه چیه گفتم در جعبه رو باز کن میفهمی که تا دید صورتیه یه جور یخ گفت دختره؟! گفتیم اره و خیلی سرد گفت مبارکه ایشالا سالم باشه برگشتیم خونه من همش انگار یه چیزی رو دلم سنگینی کرد