فعلا ک دریغ از یه کاسه سوپ 😑
من ازاول پیش مادرشوهرمم .خیلی مهربونه
همش پاهاموکمرمو میماله.چون من مادرندارم
والا اگه تو دیدیشون سلام بشون برسون 😂😂😂😂😂😂😂
مال من یه شهر دیگن
مادرشوهرم یه زنگ نزده هنوز حالمو بپرسه 🤣🤣🤣🤣🤣
خدا نگذره ازشون
فقط زبون دارن هیچچچ کاری برام نکردن هیچی
ازشون متنفرم
جلو خانوادم خجالت میکشم از بس برام محبت میکنن از بس به شوهرم محبت میکنن
اونا هیچی
عشقه منه ازمادرواسم عزیزتره،ازاول بارداریم همه جوره حواسش بهم هست،حتی واسه وسایلای نی نی چیزی کم نذاشته.کاش بتونم یه روزی واسش جبران کنم
مادرشوهرو خواهرشوهرم فرشته های زمینی اند خیلی دوسشون دارم
به نام هیچیییی شما بگو اگر مثقال😂👌🏻
والا عزیزم تا این سه ماهو اندی حتی تبریکم نگفتن سلامم ندادن چی بگم😂
زنگ نمیزنن دیگه چه برسه کمک بعدم یه طوریت بشه هزارتا داستان درست میکنن انشالله که به این شبای عزیز بچم سالم بیاد بغلم دیگه حوصله طعنه هاشونو ندارم
هیچ کاری نکردن فعلا تازه زایمانمم میرم خونه مادرم یه شهر دیگه تا ۴۰بچه ام تموم بشه بعدش برمیگردم . والا الانم که باردارم توقع دارن من پاشم کار کنم براشون
من بابای خودم برام قربونی کرد یه پلاک زنجیر ون یکاد و سیسمونی خرید برام مادرشوهرم گوشواره شوهرم زنجیر برادرشوهرم پلاک خرید چند دستم لباس برای پسرم گرفتن
وقتی هم خبر حاملگیم رو دادم بهشون۵ملیون پدرشوهرم کادو داد بهمون
صفر درصد
هیچ کاری برام نکردن، ولی مادرشوهر و خواهرشوهرم رفتارشون خیلی خوبه باهام... منم انتظاری بجز این ازشون ندارم
تو اون دو بارداریم خواهرشوهرام خیلی اذیتم کردن این دفعه رو هنوز هیچ کس خبر نداره مادر و خواهر ندارم دیگه به هیچکی نگفتم چون اگه بفهمن باردارم بیشتر اذیتم میکنن
کمک 🤔🤔
والا یکی از خواهر شوهرام چهار تا بچه داره بقیه هم بچه دارن منو میبینن میگن ما از بچه فراری هستیم بچه آوردن اشتباهه محضه
گفتم برای همین چهار تا آوردی
خیلی اذیتم میکنن کمکشون رو نخواستم
مادرشوهر من ک از اول ی زنگ نزده حالمو بپرسه نزدیکم هست ی سر نزده فقط الان ک شنیده من رفتم سنو زنگ زده جنسیت بپرسه😏
زایمان اول فقط یه هفته اول زایمان امد خونمون ولی همه کارا با مادر خودم بود البته خالمه
بارداری دوم که استراحت مطلقیم هیچی باز همه کارا با مادرمه 😂
هدیه هم یه پلاک برای بچه
اینجوری که غذا بده ببرم و اینا نه اصلا ولی وقتی میرم خونشون هیچکاری نمیزاره بکنم از اول عروسیمون البته نمیزاشت کاری بکنم حتی ظرف ولی در حد وسایل سفره خودم کمک میکردم الان اونم نمیزاره بکنم و وقتی میریم غذاهایی که دوست دارم درست میکنه و سعی میکنه تا جایی که در توانشه وقتی خونشونم حواسش بهم باشه از نظر خوردن و استراحت
بهونشم اینه که پسرم هراسمی که من انتخاب کنم برابچهاش نمیذاره آخه یه بارجلوخودم گفت منم باتمام ادب گفتم مادرجان بچه خودمه هراسمی که دوست داریم براش میذاریم
والا من دوتا زایمانم پیششون نبودم
راضی نشدم تو شهرشون زایمون کنم
اونوت میذارید بیان بچه رو ببیینن و بچه صداشون کنه به اسم پدربزرگ و مادر بزرگ؟
هروز یه داستان واسه خرد کردن اعصابم پیدانکنه کادو و کمک کردنش پیشکش😐
من زایمان قبلیم مادرشوهرم یه زحمت به خودش ندادیه زنگ بزنه چه برسه بیادیه سربهم بزنه وکادوبیاره الانم که باردارم یه زنگ نمیزنه حالمونمیپرسه
برا منم کاری نکردن این مدت ک ویار بد داشتم فقط خانواده خودم بهم رسیدگی کردن
ما که تو یه ساختمونیم هیچی نه سر بارداری اول نه دومی🤣🤣🤣
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.