امروز ظهر دخترم به خاطر دندونای بالاش تب کرد وبیقرار بود🥹خداروشکر با استامینوفن تبش قطع شد و آروم شد 🥹
اما الان به سختی با صدای بارون خوابید🥹
انقدر آدم کارای خونه و کارای بچه رو‌باهم قاطی میکنه که حواسش جمع نیست
با اینکه از دیروز دیدم آب دهنش میاد و دوسه روزه که نق میزنه اما حواسم نبود که تبش از دندونشه
اول نگران شدم فک کردم ویروسی عفونتی چیزیه🥹
به همسرم میگم یه مادر وقتی میتونه مادر خوبی باشه که یکم آرامش داشته باشه
کارای خونه و کارای بچه باهم ‌نمیذاره آدم آروم باشه انقدر که استرس به آدم وارد میکنه🥹
بهش میگم حتی زمان پیامبرا و اماما هم کنیز و دایه بوده
یعنی یا باید یه نیروی کمکی واسه بچه باشه یا باید یکی واسه کارای خونه باشه
تا مادر یکم از مادر بودنشم لذت ببره😭

اخ گفتی کارای خونه نمیذاره کامل به بچه برسی منم همیشه گله دارم از این موضوع البته کار خاصی نمیکنم همون غذا درست کردن و اشپزخونه جمع و جور کردن

واقعا خیلی خستگی داره

دقیقا همینه واقعا نمیشه

البته كه امكانات اونا با ما قابل قياس نيست

درسته اما اين كمكي هم تو ايران خيلي مرسومه اكثر كشورارو كه ميبينيم تنهان با چندتا بچه