منم خیلی خوشحال بودم تا زمانی که عروسموم بچه رو نمیآورد مامان بابام ببینند مهرش از دلم رفت
منم کلی ذوق کردم و از خوشحالی اشکم بند نمیاومد ولی رفتارای عروس ذوقم و کور کرد
خداحفظت کنه چه عمه خوبی هستی
حس خوبیه خواهر زاده برادر زاده.ولی بعضی عروسا فکر میکنن خانواده شوهر نباید بچه رو ببینن ببوسن دوست داشته باشن نباید حرف بچه اونا رو بزنن نباید نگرانشون بشن.اولش ک دنیا میان خب خیلی ادم خوشحال میشه کم کم رفتار مادر بچه و گاردی ک میگیره مقابل بقیه تعیین کننده ی حدود محبته.درکل من برادرزاده هامو دوست دارم .ولی اول اینکه عروسا از،محبت زیاد خوششون نمیاد.دوم اینکه هیجوقت اونا بچه های منو اونقدری دوست نخواهند داشت ک من دوس داشتم بچه هاشونو.پس منم سعی میکنم اندازه رونگه دارم
وقتی بدنیا اومد 12 سالم بود بعد 15 ساله شدم دومیش بدنیا اومد دوتاشم بچه های یه داداشم بودن و اولین نوه ها تو خانواده هم ما هم عروسمون،خیلی دوسشون داشتیم وقتی میومدن خونمون خواهرا و برادرا دعوامون میشد که باید تو بغل من باشه....بعد که 5_6 ساله شدن یواش یواش مزه شون رفت الانم که ماشالله بزرگن دیگه
و منی که بعد از هفت سال عمه شدم.... خیلیییییییییییییی خوشحال بودم 😍
🌷🌷🌷🌷🌷
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.