احتمالا ترسیده عزیزم
دختر منم تب داره ما بیرون وادی رحمت بودیم یعنی بخاطر اونه
پارسال هم تب داشت پارسال هم همون بیرون بودیم
بخدا هیچ جا نرفتم فقط همون وادی رحمت رو رفتم اینم از وضعیتم
دخترمن پنج سالشع هروقت بردم قبرستون شب نصف شب جیغ میکشع و گریه
نمیبرمش دیگ
وای عزیزم پسرمنم دو روزه میبرم مسجد میایم خونه اینطوری میکنه.براش تخم مرغ بشکون منم میخوام بشکونم.خوب شد شوهرم نبرد وادی رحمت منم تودلم میموند که رفتم اونجا اینجوری شد.
دقیقا دختر من بعضی وقتا شبا با همین حالت از خواب بیدار میشه دیگه برامون عادی شده
غصه نخور دخترمنم یبار اینجوری شد توخواب خداروشکر دیگه اینجوری نکرده منم اونروز ازبس ترسیده بودم فشارم افتاد دست وپام داشت میلرزید
احتمالا ترسیده یه سرکتاب باز کن براش
منم عصری رفتیم هیئت نزدیک قبرستون بود از عصر خاب نداره هی گریه میکنه ترسیده بچم
بچه س دیگه عزیزم،هر وقت ریسه رفت و دیدی داره سیاه میشه سریع محکم فوت کن تو صورتش که نفس بکشه.منم پسر بزرگم تا دو سالش شد اینجوری گریه میکرد.اصلا نترس هیچی نمیشه.اون زودتر بیدار شده هر چی نگاه کرده یا نق زده کسی پیشش نبوده دیگه مجبور شده بلند اعلام کنه
چیزی نیست ترسیده لباس هاش عوض کن ببین چیزی نیش نزده ؟
صدقه بزار کنار
چهار قل بخون آیت الکرسی بخون
شاید از صدا ها ترسیده ابن چند روز رو
نظرشو بگیر
دخترمنم ۳شب همیجوربود چشم خورده بود نظرش گرفتم اروم شد
منم برده بودمش توجمع
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.