کاش این روزا بره روی دور تند برات مامان نلا. با گوشت و استخونم درکت میکنم که چقدر به هم ریخته ای. چقدر دلت برای زندگی قبل از بارداریت تنگ شده، چقدر دل تنگ اون ظاهر آراسته و زیبای قبلتی و خونه تمیزی که همه چیش رو به راه بود. منم دلم لک زد برای اینا. اما قبول کردم که جز گذر زمان هیچی نمیتونه درستش کنه.
بخدا ماهم همینیم بعد زایمان خیلی سرد شدیم خیلی دعوا و بحث داریم از مردی ک پر از درک و شعور بود تبدیل شده به یه مرد بی درک و فهم ک دارم کم کم ازش میترسم
با همتونم برید خداروشکر کنید ک فرشته دارید شوهراتونم اگه لیاقت داشتن باهاتون این رفتار نمیکردن
دقیقا من یا ب شوهرم الکی گیرمیدم سر چیزا بیخودی بعذش همکل کل میشه دست خودمون نیس براهورمونامونه
من فکرکردم خودم جدیدا این مشکلو توزندگیم دارم باحرفاتون هم دلم آروم گرفت هم خیالم راحت شد که عادیه چون توزندگی مام جدیدا دعواس بی حوصله و حساس ترازقبل شدم خیلی زود جوش میارم و حس میکنم همه اخلاقای توحاملگیم تظاهر بود والان براش اهمیت ندارم حتی وقت یه شونه زدن مو هم برام نمونده 😭😭
عزیزم همانطور که زنا افسردگی میگیرن مردا هم میگیرن از نوع شدید ترش
دقیقا شوهر منم خیلی بی اعصاب شده
باهام مثل ملکه ها رفتار میکرد اما الان اصلا حوصلمو نداره😐
یه تایمی از روز قاتی میکنه دوباره خوب میشه
اینکه شما فک میکنی دیگه زندگیت مثل قبل اروم و بی ددغدغه نمیشه اونم همین فکرو میکنه منتها شدید ترش
همش مال زایمان شخمی بود ک انجام دادیم رابطه نداشتن کم شدن..من خودم واقعا افسردگی گرفتم
ماهم اونجوری شدیم عین سگ و گربه
منم همینم با شوهرم
اکثراً وقتی بچه میاد زن و شوهر از هم دور میشن یه دلیلشن اینه زن همش دور و بر بچست و مجبوره اونو تر و خشک کنه و شوهر فکر میکنه دیگه بیتفاوت شدی نسبت بهش و فاصله ها شروع میشه
ما بعد از سه سال از اومدن پسرم کم کم خوب شدیم دوباره.البته خانواده شوهر هم خیلی تاثیر دارن تو دور شدن زن و شوهر
ولی الان که بچه دوممون اومده شوهرم خیلی مهربونتر شده و تو نگهداریشم کمک میکنه درصورتی که بچه اول اصلا کمک نمیکرد اونم بخاطر مسخره کردنای خانوادش
حال اکثرمون مث شماس عزیزم. بخدا من اینقدر گریه میکردم ک نگو20کیلو لاغرکردم. نمیدونی چ لحظه هاییو گذروندم
چقدر سخت میگیری😐 هنوز یک ماه زایمان کردی رابطه تا چهل پنجاه روز ممنوعه حالا مرد ها هم مثل زن ها افسردگی میگیرن سخت نگیر همه چی خوب میشه
اره اوضاع منم دست کمی از اوضاع زندگی شما نداره عزیزم ، منم از وقتی بچه دار شدم مدام غر میزنه که آی یه مسافرت نمیشه بریم آی اسیر شدیم آی تفریح نداریم دیگه آی فلانه ، هربارم تا حرف میزنم میگم بچه کوچیک داریم خب میگه اووو خوبه به دونه زاییدی مثه بقیه زنا بودی چکار میکردی پس😞😞😞 منم قبل بچه دار شدنم زندگیم رابطم خیلی صمیمی تر بود اما الان سه ماهه اصلاااا، حتی خیلی وقتام به زبون میگه که آره گاهی میخوام از سرکار بیام خونه دوس ندارم همش لفت میدم دیرتر بیام بچه خواب باشه بابا مغزمو خورد انقد صدای نق نقش توو گوشمه فلانه نه خواب دارم نه خوراک درست درمون😔😔 خیلی قبل بارداری بهم میگفت بچه دردسره نیاریم اما من گوش ندادم حالا الانم چون کلا خوش گذرونه و منم بودم اما درک میکنم دیگه بچه داریم کاریش نمیشه کرد خب، اما اون نه همش میگه خسته شدم ازین زندگی تکراری فصل تابستونه الان خوراکه سفره و تفریح و با این بچه کجا میتونیم بریم🥺🥺
همه همینطوریم عزیزم فقط باید صبر کنیم دیگه منم دلم برا قبل تنگ شده همیشه غذاهام آماده خونم مرتب خودم همیشه مرتب احساس میکنم الان شوهرم ازم دور شده بازم سعی میکنم مثل قبل باشم اما نمیشه🥲
اره دقیقاادم بعدزایمان میبینه هیچی مث قبل نیس همش سرچیزای الکی وبحث دعواس
هممون همینجوریم منتها یکی کمتر یکی بیشتر
رابطه ی ما تغییر خاصی نکرده ولی از نظر رابطه جنسی و خلوت دو نفره هامون کاملا به صفر رسیده منتها شوهر من سر این مسایل مثل غذا و لباس و خونه گیر نمیده و همکاری هم باهام داره ولی اینکه خیلی چیزا مثل قبل نیست و آدم دلش تنگ قدیم میشع بابد صبور باشیم یکی دوسال بگذره تا بلکه اوضاع زندگی دستمون بیاد من گاهی اینقد کلافه میشم که از بچمم کلافه میشم و یهو داد میزنم نمیدونم دست خودم نیست ولی بشدت عصبی و خودخوری هام بیشتر شده و از این بابت عذاب وجدانم دارم کاش اینقد به همه چی گیر ندم و قدر زندگیمم بدونم😓😓😓😓😓
انگار همه ی مردا مث هم هستن
دوستان من چقد این مدت غصه میخورم زندگی منم سرد و بی روح شده اصلا نزدیکی نداریم شدیم خواهر برادر😪😭
اصلا روی رابطه زوم نکن
چون این روال عادیه بعد زایمان
فقط روی خودت زوم کن
تایم خالی برای خودت بزار
و سعی کن شده در هفته چندساعتی و به مادر بسپاری و تو اون تایم به خودت برس و با شوهرت یک قدم کوچیک برای رابطه بردار
این مدت میگذره و همه حسهات برمیگرده
البته من بعد از زایمان بهش گفتم ببین اصلا تا چند وقت با من ور نرو من هورمون هام قاطیه هیجی دست خودم نیست یکم تحمل کن تا درست بشه
اصن این حاملگی نمیدونم چیه که جای اینکه شوهرا حین و بعدش مراعات مارو کنن درک کنن که کلی سختی کشیدیم عذاب دیدیم درد جسمی روانی داریم برعکس نمک میپاشن رو زخم منم وضعم مثله شماست تو حاملگی متوجه شدم عوض شده بی احترامی میکنه درصورتی که قبلش رفیق بودیم عالی بود براش کلی ارزش داشتم رفتم گوشیش چک کردم دیدم پاکه به گوشی دیگسو اتفاقی یه پیام که یادش رفته بود پاک کنه دیدم دنبال مردم رفته.. آوار رو سرم خراب شد الانم بخاطر بچه موندم فعلا حال قلبم دور از جونت هیچ خب نیست خوبم نمیشه هرگز با بچم دلخوشم کلی هم بهش بدبیراه گفتم میگه پشیمونه فلانه ولی نه دیگه.. بنظرم باهاش حرف بزن روزای خوبتون یادش بیار بگو شرایط الانت بعد زایمان خیلی حساسه اگه باهات اینجوری کنه افسردگی بعد زایمان میگیری دور از جونت بعد تاثیرش رو بچت و زندگیتون میذاره.. پس بگو بیا باهم درستش کنیم درکت میکنم توهم باهام راه بیا درکم کن کنارم باش نه مقابلم دوران سختمه الان اگه الان نتونیم مثل قدیم بشیم این زندگی حیف میشه منه قدیمو برای همیشه از دست میدی اونوقت نمیتونم شادباشم تا بچه شادی تربیت بشه بینمون
مردا هم پریود میشن از نظر مغزی
شوهر منکه همش پریوده😂😂😂😂
ما مشگلی نداریم خداروشکر، به همه کارام میرسم، اونم ب غذا و اینا گیر نیست، ولی الان بهش میگفتم تو اصلا یادت رفته زن داری، کلا زندگیش شده بچه😔 رابطه ک نداریم، رابطه احساسیمونم انگار سرد شده
همههههه همینطورن
همین تایپیک رومنمدیشب گذاشتم 😫خیلی هم عذاب وجدان میگبرم بعدش
منم همینم
همه همینیم تو بارداریم میگفتم نمیزرم بچه رابطمونو تغییر بده ولی انگار داده و من نتونستم جاوشو بگیرم🙂
ماهم اینجوری شدیم
عزیزم تازه زایمان کردی عادیه
باهمسرت صحبت کن بگو یه چندوقت درکم کن دوباره مثل قبل میشه همه چیز بگو الان بچه کوچیک مراقبت بیشتری احتیاج داره و جز من کسی نیست
ای خواهر بعد از بچه آوردن یه تایمی همین طوری میشه به مرور دوباره خوب میشه بیشتر باهاش حرف بزن ازش بخوا درک کنه شرایط را تو هم بیشتر درکش کن خودش درست میشه
منم حس میکنم مثل قبل نیستیم 🫠
سختیش سه چار ماهه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.