۱۲ پاسخ

سلام به حرمت این ماه محرم به حرمت علی اصغر خوب میشه تحمل کن نذر کن واسه پرچم سیاه امام حسین جواب میده واقعا جواب میده

عزیزم شما خود شهر بوشهر هستین؟

انشاالله بهتر میشه نگران نباش عزیزم خدا بچه‌ها رو دوست داره و نگهدار اوناس دخترتم بچه‌اس یه چیزی میگه تو جدی نگیر قوی باش قوییییییی

واسش رب انار خنکی بده بخوره خاکشیر آب هندونه. خیار زود افت دهانش خوب میشه

با یه روانشناس کودک صحبت کن براش توضیح بده.با زبان کودکانه حرف بزن باهاش.ایشالله یادش میره اون قضیه.

ان شاءالله ک زودی خوب خوب شه🤲🏻🤲🏻🥺🥺

عزیزدلم خدا خودش مراقب بچه هات باشه و حفظشون کنه به حق این ماه حسین.
عزیزدلم حق داری هممون به نوعی درگیر هستیم که خودمون رو به کل فراموش کردیم.‌ ولی آبسه معمولا بخاطر گرماست که به وجود میاد شاید چیز گرمی خورده یا تبش بیش از حد بالا بوده. عزیزدلم اینجور مواقع تو باید مادر خیلی قوی برای بچه هات باشی چون جز تو کسیو ندارن. ولی ایکاش بچه رو میبردی متخصص یا فوق تخصص اطفال. ‌الهی که هر چه زودتر خوب بشه🤲🤲🤲🤲

خیلی سخته مریضی بچه انشالله ازاین ب بعد دیگه مریض نشن بچهات

سلام عزیزم واقعا سخته ایشالله پسرت هرچه زودتر خوب بشه
مادرت یا کسی از فامیلای نزدیکت پیشت نیست ؟
چند روزی دخترت پیششون بمونه تا یه کم شرایط بهتر بشه

عزیزم 💔
چقدر سخت
ان‌شاالله سلامتی همه بچه ها و بچه های شما🙏

عزیزم خدا صبر بهت بده خیلب شرایطتت سخته🤦‍♀️🥲

ایشالله خوب شه زود عزیزم

سوال های مرتبط

مامان آریا مامان آریا ۱ سالگی
مامانا حرفام هم درد دله هم راهنمایی میخوام. من یکساله که مادرم رو از دست دادم درد روحی زیادی رو دارم تحمل میکنم و همین موضوع باعث شده خیلی زود عصبانی بشم و از کوره در برم.
دو ماه پیش پسرم یهو تو خونه تشنج کرد و خفه شد همون لحظه دختر پنج سالم داشت شام میخورد وقتی این اتفاق برای پسرم افتاد من خیلی جیغ و داد کردم این صحنه رو دید. مجبور شدم چند روز بیمارستان بستریش کنم، دخترم خونه پیش باباش بود. دوباره یکماه بعد همون اتفاق تکرار شد اما اینبار من داد نزدم دخترم هم خواب بود دوباره چند روز بیمارستان موندم اما اینبار دخترم خیلی اذیت شد، مدام از باباش سراغ منو میگرفت، بهونه میکرد، دیگه طبقه پایین پیش مامانجون و عمه‌ش نرفت. از بعد اون اتفاق مدام تو خونه چرت و پرت میگه، پایین نمیره اگر با زور هم بره جلو دهنش رو میگیره میگه سرفه میکنم مریض میشن، یا میگه پام خورد به داداش، تو صورتش سرفه کردم، دستم خورد به دستش، وپام رفت رو گوشی و چندتا جمله دیگه. هر پنج دقیقه یه بار تکرار میکنه.
مثلا قبلا من مرفتم مغازه میرفت پایین پیش مامانجونش میموند تا برگردم حالا اگر بفهمه نمیخوام ببرمش کولی بازی درمیاره، ده بار آروم بهش میگیم دیگه تکرار نکن اما آخرش از کوره در میریم، سرش داد میزنیم. اونم یاد گرفته داد بزنه. شرایط زندگیم سخت شده نمیتونم چند جلسه برم مشاوره و از طرفی هم بی‌نهایت دلم فکر دخترمه. چند وقت دو روز رفتم خونه خواهرم اینقدر این حرفاشو تکرار کرد که زود برگشتیم. میگم ببرمش از محیط خونه دورش میکنم اما میدونم اگر بریم بدتر میکنه، دیگه نمیدونم چه خاکی تو سرم بریزم که دخترم رفتارش رو اصلاح کنه، بخدا دارم از فکرش دیوونه میشم.