من از چهارده روزگیش اومدم خونه خودم اونم یک شهر دیگه هیچ کس ندارم اینجا سخت هست خیلی اما چه میشه کرد تهش باید یاد گرفت
مم از روز اول خونه خودم بودم
مامان و مادرشوهرم تا ۲ هفته پیشم بودن بعدش رفتن
درسته خیلی سخته و دارم سختی میکشم ولی اینجوری راحت ترم
تازه یه پسر ۶ ساله خیلی خیلی شیطون دارم که دست زلزله رو از پشت بسته
البته از روز دوم خودم کامل کاراشو کردم ولی از ۱۴روزگی دیگه اومدم خونه خودم بدون کمکی کاملا دست تنها
من نی نیم ۱۴روزش بود اومدم خونه خودم هرروزم اشپزی میکنم کل کارخونه باخودمه شوهرم زیاد همکاری نمیکنه
صبحا شیرشو میدم پوشکشو باز میکنم میرم سراغ اشپزی وظرف وخونه مرتب کردن بعد میبرم میشورمش دوباره پوشک وشیر
صبحا حجم کاربم خیلی زیاده ظهرا راحت ترم
ولی خب خستگی از چهرم میباره
من ازروز دوم بلندشدم ب همه ی کارام رسیدم بااینکمادرمم بود ولی خودم بلندشدم یکم اذیت میشم ولی خب بایدزندگیمو بتدازم روی روال قبلش مجبوریم
من که اصلا نمیتونم خونه کسی بمونم باید خونه خودم باشم سر دخترم همینطوری بودم خودم بردمش حموم وکاراشو کردم خیلی هم راحت بود
به سختی والا من فقط میتونم به بچه برسم نه غذا نه کار خونه
همسرمم شیفتیه دست تنهام کامل
مثلا امروز فقط صبحانه خوردم
منم احتمالا شهریور برم خونه خودم نمیدونم چند روزی ک رفتمخیلی سخت بود😬😬
من از ده روزگیش خودم کاراشو کردم بدون کمکی.
من. خونه خودمم با نوزاد و. دوتا پسر کوچولوی وروجک😁😵💫بسیار سخت😁
اووووه تا مهر سه ماهشه استرس چیو داذی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.