۹ پاسخ

والا ما که عشقمون عمیق تر شده.
نوع ابرازو بیخیال شید.
الان جمله ی شما اشتباه. پسرش نه، پسرمون.
طبیعیه اون بچه کوچیکه جذابه دوسداشتنیه معصومه

برای منم دقیقا همین جوریه کلا نه به من توجه میکنه نه به بچه براخودشه
🤷🤷🤷

ما خواهر برادر شدیم 😄 همسرم خیلی زیادی نگران بچه ست و کلا رابطه مون فرق کرده .

ماهم همینیم بخوایم بریم کنارهم خانم بیدارمیشه انگار بومیگیره ارع دیگ مثل قدیم نیستیم چ ازلحاظ رابطه ک اصلا نداریم چ از لحاظ محبت. گاهی دلم خیلی میگیره بخدا حسودی نیستا من جونمم واسه بچه میدم میگم چقدر عوض شده اخلاقش میدونه حالم بده البته من خیلی تغییر کردم خیلی میپرم ب همسرم یاگاهی محل نمیزارم افسرده شدم دست خودم نیست

خداروشکر همسر من محبت و عشق و علاقه اش هر روز بیشتر از قبل میشه تو تموم این مدت سعی کردیم حتی رابطمونم مثل قبل بچه باشه

هرکار کنی بلخره تغییر هست ن تنها شوهرت بلکه خودتم تغییر میکنی عزیزم

منم خیلی حساس شدم وشوهرمم همش اذیتم میکنه بعد میگه شوخی بود🫠اصلا یه ذره درک نداره من که واقعا خسته شدم از رفتاراش🥺

منم از روزی ک مرخص شدم چند بار دلم شکسته از دست شوهرم

خیلی تغییر کرده، رابطه مون سرد شده من احساس میکنم من البته تمایل بهش کم نشده اون ب من کم شده اینجوریم نیست ک بگم خیلی حواسش ب بچش هست ن کلا از وقتی بچه آمده ب من و بچه کم توجه شده قبلا تو بارداری باز بهتر بود، الان جای خواب مون هم جدا شده

سوال های مرتبط