۷ پاسخ

دختر بچه رو تنها نزار امشب که گذاشتی اما بعد از این دیگه از خودت دور نکن انشالله که خانواده سلامتی داشته باشی اما اینو از کسی که تجربه زندگی بدی داشته بهت گفتم که حواست باشه داستان زندگیم رو ببین تو تاپیکام هست متوجه میشی.

چرا فرستادی رفتن؟
ی چی بهت میگم خواهرانه دخترتا هیچ وقت تنها نزار

من درکت میکنم

حتما مشاوره برو بابت این افکار منفی .
💚

سلام من هیچ وقت بچه هامو ازخودم جدا نمیکنم شبها مطمئن تر خونه مامانم برا بچه ها نیس ولی بازم خودم نباشم تنها نمی فرستم منم تنهام بچه هام خوابن شوهرم سرکار

خودتم میرفتی دیگه
من ک ولو شدم تو بالکن هوا خنکه کیف میده

اینو ی ده مین خوندم گذاشم کنار
منتظر همسری
اینو همیشه ب خودتون بگید ذهن هر جا بره اخرش میرسی ب همون جا ب جا این چیزا ب چیزا بهتر فک کنین اینو واقعا قبول دارم چون دیدم نتیجشو
استرس و... ادمو مریض میکنه بدتر

تصویر

سوال های مرتبط

مامان هانا جان مامان هانا جان ۵ سالگی
خانوما سلام، طبق تاپیک قبلیم که با مادرشوهر پدرشوهرم بحثم شد، دخترمم اونجا بود، دید و شنید، اومدیم بالا بغلم کرد گفت دلم برات سوخت که فلانی ( مادرشوهرم و فلانی) اینجوری باهات حرف زدن دعوات کردن.
حالا بعد از گذشت چند روز، شوهرم با دخترم دیشب میره پیش پدرشوهرم، ولی دخترم محل نمیزاره، به بابابزرگش میگه من دیگه با شما کاری ندارم دوستتون ندارم،
خداروشکر من قبل رفتن به دخترم جلو شوهرم گفتم باهاشون مهربون باش، تو به کار ما بزرگترا کاری نداشته باش، اونا همیشه مادربزرگ پدربزرگتن، دوستت دارن و ازین حرفا

حالا امروز صبح به دخترم گفتم کار بدی کردی ، برو از دل بابابزرگت در بیار، کیک ببر براش و فلان
اما اصلا محل دخترم نزاشته نه بوسش کرده، نه تعارفش کرد بیا تو،
انقدر دلم برا بچم سوخت، کوچیکه، عقلش نمیرسه، اونروز دیده با مادرش چه برخوردی کردن، تو دلش مونده،
من فکر کردم یادش رفته نگو تو ذهنش مونده،
کم آوردم دیگه.
به جای اینکه عذرخواهی کنن که بی احترامی کردن، جلوی بچه با مادرش دعوا کردن، حالا طلبکار شدن