۱۴ پاسخ

یاد خواهرشوهرم افتادم
نامزد بودیم،خونه مادر شوهرم بودم،شوهرمو،پدرش و مادرش هم بودن....یهو دیدم خواهرشوهرم تابشو داد پایین،خیلی راحت سینه اشو آورد بیرون،بعد بچه اشو برداشت،بهش شیرداد....من ک دختر بودم،پرام ریخت،از خجالت سرمو انداختم پایین ،سرخ شدم....
مادرشوهرم یه کلمه برنگشت بگه،بیا برو تو اتاق بهش شیربده،یا حداقل یچیزی بنداز روت😑😑😑فهمیدم خودشون خوششون میاد اینطوری باشن....
ولی من عمرا این کاررو نمیکنم،موقع شیردادن خوشم نمیاد کسی بهم نگاه کنه یا جلوی همه این حرکتو کنم،اگرم خیلی مجبور بشم،اول پوششمو طوری درست میکنم ک کسی چیزی نبینه،بعد ب بچه شیرمیدم🙁

وای مشکل من اصلا نمیتونم جایی برم شیر بدم حتی خونه مامانم اینا باید تو خونه لخت شم کامل شیر بدم😂😂😂

منم واقعا نمیتونم هیجااینکارو بکنم میرم اتاق خاب ک کسی نبینه

به شدت بدم مياد يه سري ريلكس هستند حداقل بايد برن تو يه اتاق ديگه يا نميشه يه شال بنداز روش بچه شير بخوره

مانتو شیردهی بگیر

چادر سر میکنم راحت باشم یااینکه قبل رفتن شیرخشک میدم اکه طولانی نشه

والا جدیدیاشم دیدیم میندازن بیرون جاریم جلوی شوهرم اینکارو میکرد خیلی بدم میومد
من مجبور بودم شال مینداختم

اره دیگه یه لباس مناسب یقه زیپی، کشی، دکمه ای چیزی بپوش راحت در بیار بده بچه

من که تجربه ندارم بچه اولمه
هیچی هم بلد نیستم
ولی احتمال زیاد بدوشم با خودم ببرم اینور اونور که راحت باشم خودم

من بخاطر همین کار تو خونه میدوشم تو شیشه موقع رفتن ب جایی با شیشه میدم بهش

روش شالم یاروسریمو میندازم

درخواست بده

چ خوهر شوهر اپن و راحتی😅😅

هنوز بچه ب دنیا نیومده استرس همین چیزارو دارم😐

سوال های مرتبط