اووففف چقدر دلم یع لیوان شیر یا یع کاسه سوپ گرم میخواد 💔🥲چقدر گشنگی بده انگار توی تحریمم

برو خونه مادرشوهرت یه چی بخور

نه ارزش به تو میزاره نه بچه هاش برای چی موندی اونجا به خودت عذاب میدی...معلوم نیست داره چیکارمیکنه بدونه تخم مرغ ‌نمیخرع برا خونه بعدم زِر میزنه که هر جور خودت صلاح میدنی اکر دلت میخاد نگهداری نگهدار بچه رو نمیگه ها من نمیتونم خرج زیاد بدم یا نمیتونم اونجوری که باید از شما حمایت و پشتیبانی کنم....

هرچی فکر می‌کنی صلاحته انجامش بده به خانوادت بگو بیان ببرنت خونشون استراحت کن اونجا اونجوری شوهرت نمیتونه کاری کنه...داداشت نه پدرت مادرت بیاد ببرتت خودت نرو ک بگه سرخودی

اینجوری میگم ناراحت نشیا ولی شوهرت براش هیچی مهم‌نیست اگر مهم بود نمیزاشت دوباره باردار بشی حواسشو جمع میکرد حالا ک‌باردار شدی بایه بچه کوچیک نباید اینکارارو‌بکنه....ادم نرمالی نیست معلوم نیست بیرون چه غلطی داره میکنه سرش گرمه بیرونه میدونه توهم حایی نمیری یا دل و جرأتشو نداری جایی بری یاکاری کنی بخاطر همین داره اذیتت میکنه...نذار باهات همچین کاری کنه...

حالا تو خوبی من شوهرم میگرفت توبارداری میاورد جلو روم هرچیزی رو میخورد نفرین عالم نبود که نکردمش

بنظرمن زنگ بزن به خانوادت بگو بیان پیشت وضعیتتو ببینن واینکه بگو می‌خاستی بری ‌پیششون تا یکم به خودت بیای نزاشته بری مادرا می‌دونه بارداری؟؟؟

تورو تحریم کرده بچه تو شکمت چی

وا دختر حامله ای نکن با خودت زنگ بزن خانوادت

به شوهرت زنگ نزدی بگی برات چیزی بگیره

خب بگیر بخور بیرون‌ نمیتونی بری