۱۲ پاسخ

من با اینکه عااااااااااشق دختر بودمو و کبی لباس دخترونه داشتم ولیییی ناراحت نشدم وقتی گفت پسره بازم خندیدم..بیرون که آمدم رفتم پیش پسرم گفتم دختررررره گفت چی گفتم نی نی دختره ...بچم یه جورررری شد گفت عههههه ناراحت شد بعد گفتم پسره خوشحال شد کلی خندیدم کسی نگاه می‌کرد فکر می‌کرد عاشق پسرم ...تو ماشین پسرم پرسید مامان تو ناراحت شدی میگم چرا میگه نی نی پسر شده میگه نه خوشحالترینم دوتا گل پسر دارم چرا ناراحت آمد بوسم کرد😁

من یه پسر دارم دوسال پیش که باردارشدم دلم میخواست دختر بشه ولی انتی گفت پسره خیلی ناراحت شدم هرکیم می‌پرسید میگفتم پسره میگفتن وایی چرا دخترنشد ،خلاصه منو روانی کرده بودن همش میگفتم کاش دختربشه واسه آنومالی که رفتم پشت در نشسته بودم و استرس شدیدی گرفتم هزار بار گفتم خدایا غلط کردم هرچی میدی فقط سالم باشه اما متاسفانه رفتم سونو دکتر گفت بچه ایست قلبی کرده،دنیاروسرم خراب شد، الان باردارم و خدا بهم دختر داده خداروصدهزار بار شکر اما دیگه برام دختر و پسریش مهم نبود ،کاش یادبگیریم که نباید به دیگران درباره جنسیت بچشون نظر بدیم شاید اون خانوم باردار دلش بشکنه،ببخشید مامانا طولانی شد ولی اینم تجربه ی زندگی من بود🙏

سلام گلم اشکال نداره فدات هرچی خدابده مهم اینه سالم باشه ،هیچ کارخدابدون حکمت نیست شایدهمین پسراازدخترواست بهتربشن عزیزم

حکمتش رو شکر
خواست خدا بوده ،تنشون سالم خوشبختیشون رو ببینی

من از وقتی باردار شدم همه گفتن دختر حتی خواب میدیدم دختر ولی ان تی رفتم گفت احتمالا پسر با حالت ناامیدی گفتم وای ن بازم پسر بازم گفتم شاید دکتر اشتباه من منتظر انومالی موندم وقتی بازم قطعی گفت پسر دیگ گفتم فقط سالم باش الانم دوتا پسرام نور چشمامن فقط سالم باش کافیه

من همه علائم و قیافم حتی مدل شکمم الانم میگن پسره همه میگفتن بچه ات پسره من پسر دوست داشتم چون داداش نداشتم ولی شوهرم عاشق دختره رفتیم سونوگفت دختره حتما گفتم کارخدایه حکمتی داره شایداگه پسرمیشدبه صلاح مانبود

منم پسر دوست داشتم الان دختره و خداروشکر فقط سالم باشه دیگه هیچی مهم نیست اما خب هنوز ته دلم باهاش کنار نیومدم...

هفته نوزده میرم سنو بیبنم چی میشه

عزیزم خداروشکر انشالله صحیح و سالم باشه

منم خواب میبینم پسره ولی دوکتور بهم گفت احتمال دختره شوهرم خیلی پسر دوست داره من دختر دوست دارم ایشالا هرچی خیره

منم دوبار خواب دیدم بچم پسره .
خدا کنه همینطور باشه

عزیزم کی رفتی سونو

سوال های مرتبط

مامان قند روزهای تلخم مامان قند روزهای تلخم هفته بیست‌وششم بارداری
سلام مامانا میخام درد و دل کنم باهاتون لطفا بعضی ها نیایین جبهه نگیرین همدیگرو درک کنیم میخام باشماها حرف بزنم هم آروم شم هم اینکه نظر تون بپرسم من ازدواج اول چند ساله جدا شدم بعد یه پسر دارم که شوهر سابقم اونو برد و بهم نداد خیلی دوندگی کردم برد و نیاورد خیلی اذیت شدم هنوز که هنوزه نتونستم کنار بیام بعد چهار سال که ندیدمش غمگین ترین افسرده ترین آدم هستم دوباره ازدواج کردم شوهرم الان از ازدواج قبلیش دوتا دختر داره خیلی عشق پسر داشت منم بعد یکسالونیک رفتم زیر نظر دکتر برا ای و ای تعیین جنسیت بار اول مثبت شدم با اینکه فکر نمی‌کردم بشه چون دوازده سال از بارداری اولم گذشته بود ولی خداروشکر مثبت شدم خیلی نذر کردم دعا کردم خدا بهم پسر بده هم شوهرم عاشق پسره هم من از خدا خاستم بهم پسر بده که جای اون پسرم رو پر کنه غم نخورم دگ اشک نریزم دگ دلم داره میترکهه از دوریش گفتم بشه همه کسم پسرم همدمم رفتم آنتی گفت احتمال دختر گفتم تا انومالی شاید خدا نظر کرد اشتباه شد ولی انومالی هم گفت دختر من دختر ندارم ولی شوهرم دختر داشت خیلی اشک ریخت و غصه خورد همش میگه من از خدا خالصانه خاستم با دل شکسته بهم نداد آخه من دوتا دختر شوهرم هستن با این میشه سومی گفتم پسر بشه خدارو شکر میکنم دیگه نمیارم الان بعد از یه مدت که گذشت شوهرم میگه یکی دوسال دیگه برو ای وی اف برا پسر فکرشو‌میکنم خیلی راه سختیه و با بچه کوچیکه آیا شدنی هست آیا برم هزینه کنم همونی که میخام میشه خیلی حالم یه جوریه نمی‌دونم چکار کنم با اینکه دختر هم دوست داره بازم میگه خداروشکر سالمه ولی نمی‌دونم چرا اینقدر عاشق پسره اصلا هم برای نسل و پشت و اینا نیست دوست داره همجنس خودش رو داشته باشه