سلام مامانای گل
اونایی که بچه ی همسن پسر من دارین(14ماه)!
شده وقتی به بچه ها غذا میدین یا خودشون میخورن خدای نکرده گیر کنه توی گلوشون?چیکار کردین اون موقع?
من گه گاهی غذای سفره میدادم به پسرم ولی اکثراوقات جدا درست میکنم،چند روز قبل داشتم سیب زمینی پخته توی خورشت بهش میدادم با اینکه کامل پخته بود و خیلی هم کوچیک بود،گیر کرد توی گلوش.منم دستپاچه شدم نمیدونستم باید چیکار کنم گذاشتمش روی شونه م وزدم پشت شونه ش وماساژ دادم تا اینکه نفسش آزاد شد...اما دیگه ترسیدم غذای سفره بدم وجدا براش درست میکنم که بیشتر شبیه سوپ باشه غذاش....
شما همچین تجربه ای داشتین?

سلام عزیزم خوبی بچه ها خوبن
اره پیش اومده چندبار سعی میکنم اول خونسردیمو حفظ کنم بعد میزنم پشتش یا دست میندازم‌تو‌دهنش در میارم اون چیزی که خورده رو ولی به نظرم سعی کن همون غذای سفره رو بدی دیگه من خیلی وقته دیگه به لیانا غذا سفره میدم فقط گاهی جدا براش درست میکنم البته اشتهاشم خیلی کم شده 😢 راستی اینم بگم کلا هرچی میخوای بهش بدی برش ایمن بزن بزن گوگل میاره چند مدل هست

دختر من همه ی دندونش و درآورده هرچی میدم خوب میجوه بعد قورت میده

اره پسر منم گاهی اینطوری میشه من سیب زمینی و هویج خلالی میپزم میدم دستش خودش کم کم میخوره اینطوری نمیپره تو گلوش بعدم استرس نگیر سرچ کن چند تا فیلم رو ببین که وقتی میپره تو گلو چطوری و کجا باید ضربه بزنی

ببین سعی کن دیگه له نکنی
ولی قطعاتش کوچیک باشن
اما تا زمانی که له کنی بلعش قوی نمیشه
سخته اما کم کم عادت میکنه

دیگه سوپی واسه سن پسر شما مناسب نیس باید کم کم با بافت غذاها آشنا شه

آره عزیزم به بار یه لوبیای درشت درسته قورت داد گیر کرد باید بگیریش رو دست سرش یکم پایین تر باشه با کف دست بزنی بین دوتا کتفش تاجایی که از گلوش بیاد بیرون فقط یکم محکم بزن

من. سط پیشونیش واز پایین به بالا میمالم بعد فوت میکنم رو صورتش

سلام عزیزم، گاهی پیش اومده، من خمش میکنم محکم میزنم بین دوتا کتفش خوب میشه ، بزرگ شده نباید دیگه فقط غذاهای آبکی و له شده بدی وگرنه عادت میکنه

نه پیش نیومده گلم

اشکال نداره همون غذای سفره بده ولی با پشت قاشق لهش کن

سلام برای پسرمنم همچین اتفاقی افتاده خدا رحم کرده خیلی ترسیدم هیشکی هم پیشم نبودکمکم کنه

آره همین چند شب پیش کوکو سبزی داشت میخورد با این که تکه کوچک بود پرید تو گلو... چند بار زدم به پشتش و انداختنش روی پام ب صورت دمر تا پرید بیرون از گلوش

آره شده دختر من تو ختم عموی شوهرم یهو خرما کامل گذاشت دهنش هسته گیر کرد گلوش کبود شد یعنی عمه های شوهرم غم داداششون یادشون رفته بود بچه منو دست به دست میکردن آخرش دختر عموی شوهرم گرفتش دست کرد تو حلقش بالا آورد نفسش اومد سرجاش😑

همون سیب زمینی ک پخته تو دستات لح کن بعد بهش بده وقتی لح کنی نمیپره ت گلوش