۶ پاسخ

دخترمن یا کارتون میبینه یا گوشی میخواد ک سعی میکنم ندم یا میگه بیا بازی کنیم
حق دارن طفلیا تنهان خو

خیلی سن بدی دارن خیلی منم دارم رد میدم از دستش

با برادرش تو سر و کله هم میکوبن و من دائم در حال جداسازی. دخترم به داداش ۹ساله اش زور میگه وسایلش رو برمی‌داره اونم سرش داد میکشه،همش میگه مااااااماااااا....بیا دخترت فلان....

دختر منم دقیقا همینجوریه

دختر منم اینجوریه ناچارا یه دوساعت میدمش مادرشوهرم دوساعتم میخابونمش عصرم میبرم پارک

حق دارن چون تنهان
من اگ مثلا بریم تویه جمع شلوغ اصلاااا پیش من نمیاد کاری بامن نداره سرش گرمه

ما تاهوا گرمه توخونه خودم باش بازی میکنم
قایم باشک وتوپ بازی ویکمم بازی هوشی
ی نیم ساعتم تی وی
اب بازی ام میره خودش توحیاط
عصرام یامیریم بیرون
یامیفرستمش جلودر پیش بچهاخودمم مراقبم

سوال های مرتبط

مامان خوشگلک مامان خوشگلک ۲ سالگی
دارم زاررررر میزنم از دستش ..آرزوی مرگ میکنم بمیرم یتیم بمونه😭😭 فقط میگه بازی کن به قرآن هرچی بازی میکنم سیر نمیشه آخرش میاد گیر میده به کارای من دیگه کم آوردم نمیتونم زیاد باهاش بازی کنم انگار حوصله ندارم تو اطرافمونم هیچچچ بچه ای نیس دریغ از یک بچه هیچ کس باهاش بازی نمیکنه چون سیر نمیشه اصلا انگار ارضا نمیشه این حسش دیگه نمیتونم باهاش بازی کنم خاک تو سرم که مادر بدیم همه سرزنشم میکنن ولی من نمیتونم هر لحظه باهاش بازی کنم جوری مشغولم که حموم به ندرت یادم میوفته میزارمش تاب یه ساعت تابش میدم بازم میاد پایین میگه بیا بازی کنیم بعدش واسش کتاب میخونم دوباره یه چیز دیگه میاره میگه بازی کن نه کارتون میبینع نه خودش با خودش مشغول میشه همش باید با یکی بازی کنه هیچکس نیس منم تنهایی نمیرسونم همه حرف بارم میکنن که وقت نمی‌زاری آخه چقدر باید بزارم مگه بقیه ۲۴ ساعت با بچه بازی میکنن دختر من خیلی خیلی خیلی اجتماعیه پدرمو درآورده عاشق بازی کردن با بچه های درحال اینکه بچه های این سنی اصلا نمی‌فهمن بازی گروهی ینی چی میبرم مسجد با بچها کیف می‌کنه ولی همش کتک میخوره یا منفعله مهد کودک هم برارمش چون تاحالا بچه‌ندیده همشون میزنن بچم مثه پخمه هاست انگار دیگه نمی‌دونم چیکارش کنم الان کلی گریه کردم چشام باز نمیشه