۶ پاسخ

دختر منم همینه فک کنم تو این سن طبیعی

دختر من کل روز خودش با خودش بازی می‌کنه عروسک بازی توپ کارتون میبینه

پسرمن‌ بیشتروقتا‌ خودش بازی میکنه‌ ولی میریم خونه بابام‌ میگه‌ باید خاله بامن‌ بازی‌ کنه‌ سوار‌ سه چرخه‌ یااسکوترش‌ بشه‌ یامثلامهمون‌ میادخونمون‌‌ میگه باید‌ بچشون‌ با من‌ بازی‌ کنه. اونارو‌ میبره‌ اتاق. همچیرو‌ میریزه‌ بهم‌ اصلا ازاین‌ اخلاقش‌ خوشم‌ نمیاد‌ ولی وقتی. تنهاش‌ خیلی ارامش‌ دارم‌ بادوچرخش‌،موتورش‌ یاماشیناش‌ بازی‌ میکنه

اره بابا این مشکل را جدیدن همه دارن.پسر من تازگیا یه ذرههه یه وقتایی باخودش بازی میکنه اونم نه دور از من نزدیکم

دختر من یه تایم کوتاهی بازی میکنه
مثلا ارد و الک میدم بهش حدود یکساعت درگیر این نیشه از این ظرف اردو الک میکنه توی اون یکی و برعکس
یا یه لگن اب میدم بهش توشم توپ میندازم کلی باهاشون بازی نیکنه
یا نخود لوبیا و بطری خالی و قیف میدم هی از قیف نخورد لوبیارو میریزه توی بطری
اینجور بازی هارو تنهایی انجام میده ولی با اسباب بازی باید پیشش بشینم

سلام مامان شاهان
آره پسر منم همسن پسر شماست
اونم نمیزاره من هیچ‌کار بکنم میگه بغلم کن تا حالا اصلا اینجوری نبوده

سوال های مرتبط

مامان ارسلان وتودلی مامان ارسلان وتودلی ۲ سالگی
چقد بازی کردن با پسر بچه ها سخته...چون ما خودمون دختر بودیم و خاله بازی و بازیای اروم میکردیم و ساعتها بااون بازی درگیر بودیم اصلا سخته بازی کردن با یه پسر بچه شیطون و بلا و پرانرژی
مثلا من گاهی توقع دارم که بیاد باهم دیگه قشنگ ماشین بازی اروم کنیم ولی اون دوستداره ماشین بزرگاشو برداره از این سر خونه تااون سرخونه رو سرامیکا ویراژ بره همسایه بدبخت گناه داره خوب 🙁🥴
یا مثلا اسباب بازیاش رو مرد عنکبوتیش و اسپایدرمنش اینارو برمیدارم میگم بیا بازی کنیم اینا باهم دوستن و اینا ولی پسرا دوستدارن دیش دیش این دوتااسباب بازیو بهم بکوبن و دعوا کنن 😂😂پسر من میکوبه همه رو به هم بعد میگه هووورا برنده شدیممم ...
واقعا مادر یه پسر بچه بودن خیلی سخته. حالا چون من خودم با سه تا داداش بزرگ شدم یکم هیجانی هستم بازم براش بازیای هیجانی توخونه درست میکنم ....
گاهی توقع دارم شوهرم یکم مردونه و پسرونه باهاش بازی کنه ک برعکس اون عین این دخترا میمونه تو‌جمع پنج تا خواهر بزرگ شده و بقول خودش میگه من تاحالا بازی و بچگی نکردم یاد ندارم 🙁🙁
و حالا من میمونم و دوتا پسر بچه تا دوماه دیگه😂😍باید خودمم یپا پسر شم هرچندکه سعی میکنم باشم 🥺🤗
مامان ✿ 𝐚𝐥𝐢 ✿...✿ مامان ✿ 𝐚𝐥𝐢 ✿...✿ هفته بیست‌وهفتم بارداری
میگماااا پسرم اگ کسی رو دعوا کنه سریع میره بوسش میکنه از دلش در میاره دلش خیلی مهربونه

ولی اگ کسی اذیتش کنه یا وسایلشو ب زور ازش بگیره یا الکی سر ب سرش بزاره طرفو میزنه بد هم میزنه یا گازش میگیره
همین خواهرشوم ک گفتم خیلی باهاش دوستم یه پسر داره هفت سالشه تقریباا فوق العاده رو مخه😂😂
هروقت میاد اینجا ب زور وسیله هایی ک علی خودش داره بازی میکنه رو میخواد ازش بگیره هرچی ام ما میگم نکن یا بزار خودش بهت میده قبول نمیکنه و پسرمو اذیت میکنه
پسرمنم نمیشنه نگاه کنه هااا قشنگ میگیره میزنتش امروز یک بار گازش گرفت یکبارم محکم چنگش زد
بتظرتون این کارش خوبه یا بد؟
ولی من خودم این کارشو دوست دارم این ک خودش میتونه از حقش دفاع کنه گریه نمیکنه نمیاد پیش من ک من برم ازش دفاع کنم
همین ک توسری خور نیس ک بچه های دیگه بیان بزننش...
الان هرچقدرم من بگم ک این کارت بده یجور دیگه حقتو بگیر نمیفهمه چون هنوز خیلی کوچیکه بزرگتر شه یادش میدم ولی همین ک توی این سن خودش حق خودشو میگیره خداروشکر...🤲
مامان خوشگلک مامان خوشگلک ۲ سالگی
دارم زاررررر میزنم از دستش ..آرزوی مرگ میکنم بمیرم یتیم بمونه😭😭 فقط میگه بازی کن به قرآن هرچی بازی میکنم سیر نمیشه آخرش میاد گیر میده به کارای من دیگه کم آوردم نمیتونم زیاد باهاش بازی کنم انگار حوصله ندارم تو اطرافمونم هیچچچ بچه ای نیس دریغ از یک بچه هیچ کس باهاش بازی نمیکنه چون سیر نمیشه اصلا انگار ارضا نمیشه این حسش دیگه نمیتونم باهاش بازی کنم خاک تو سرم که مادر بدیم همه سرزنشم میکنن ولی من نمیتونم هر لحظه باهاش بازی کنم جوری مشغولم که حموم به ندرت یادم میوفته میزارمش تاب یه ساعت تابش میدم بازم میاد پایین میگه بیا بازی کنیم بعدش واسش کتاب میخونم دوباره یه چیز دیگه میاره میگه بازی کن نه کارتون میبینع نه خودش با خودش مشغول میشه همش باید با یکی بازی کنه هیچکس نیس منم تنهایی نمیرسونم همه حرف بارم میکنن که وقت نمی‌زاری آخه چقدر باید بزارم مگه بقیه ۲۴ ساعت با بچه بازی میکنن دختر من خیلی خیلی خیلی اجتماعیه پدرمو درآورده عاشق بازی کردن با بچه های درحال اینکه بچه های این سنی اصلا نمی‌فهمن بازی گروهی ینی چی میبرم مسجد با بچها کیف می‌کنه ولی همش کتک میخوره یا منفعله مهد کودک هم برارمش چون تاحالا بچه‌ندیده همشون میزنن بچم مثه پخمه هاست انگار دیگه نمی‌دونم چیکارش کنم الان کلی گریه کردم چشام باز نمیشه