نه ماه بارداری یه طرف … توی این شیش ماه قوزی شدم از شیر دادن ( چون سینه هاک خیلی کوچیکه و قدم بلند ) باید تا میشدم تا نورا شیر بخوره .. فقط زندونی بودم خونه مادر همسرم ، نه مهمونی در کار بود ، نه دوستی میتونست بیاد بهم‌سر بزنه ( چون اهل رفت و‌امد نیستن ) ، حتی کسی نیم ساعت بچه ام‌رو نگه نداشت بگه دختر برو‌استخر یه ابی به تنت بزن .( من تمام عمرم ورزش میکردم الان بدنم کوفته شده از بی تحرکی ) همه این روزا گذشته .. نورا هم چند روزه شیر خشک میخوره
اومدم رشت خونه مادرم .. مامان با دلو جون تمیز نگهش میداره و خیالم راحته
گفتم بعد این همه مدت برم شهرداری یه قدم بزنم و خریدی کنم
کلا سه ساعت بیرون بودم
الان همسرم زنگ زده میگه بچه ام گناه داره تنهاش میذاری…
یعنی من به عنوان یه موجود زنده حق اینو ندارم نفس بکشم !!!! بعد بیام دوباره حمالی کنم !! ؟؟؟؟؟
خودشون از صبح تا شب بیرون انرژیشونو میگیرن تو جامعه
من این همه مدت زندانی …
مخوام بگم تو هیچ کاری نباید صدتون رو برارین ، کسی قدر نمیدونه .. کسی یادش نمیونه
و عادت میشه واسه همه

۱۳ پاسخ

این بخاطر فرهنگ غلطمونه ک فک میکنن زنی اگه مادر شد دیگه باید تارک دنیا بشه و همه چیش بشه بچه ش، جراتم نداری ب کسی بگی خسته شدی سریع هزار جور انگ ناشکر بودن و فلان و بهمان بهت میزنن انگار ما ها چون مادر شدیم دیگه انسان نیستیم

لا اله الا الله
ن ما فقط باید پاره شیم

دقیقااااااا وقتی مادر میشی انگار تارک دنیا میشی
خیلی سخته

مردا همینن هر چقدر دنیا پیشرفت کنه هر چقدر با منطق باهاشون حرف بزنی هر چقدر از سختی هات بگی . هر چقدر سختی هاتو ببینن
باز آخر میگن وظیفته و اول بچه الویتع🥴

عزیزم بچه های ما مادر شاد میخوان گوش ندین به حرفای بقیه باید با انرژی باشیم
من میزارم پیش مامانم
یا شوهرم میرم پاساژی ارایشگاهی جایی
والا کلی حالم بهتر میشه

منم اوایل کلا خونه نشین شده بودم ولی الان هر از گاهی چند ساعت بچه رو میزارم پیش شوهرم با دختر بزرگم بیرون میرم خرید میرم گناه ک نکردیم مگه بچه رو از خونه ی بابامون آوردیم ک تنهایی بخواییم بزرگش کنیم...بی انصافی هم نمیکنم شوهرمم وقتایی هم ک خونس خدایی کمک میکنه

عزیزم اهمیت نده.اگه‌ حال خودت خوب باشه همسرت متوجه میشه.بعد دیگه خودش همراهی میکنه که بری بیرون

عزیزم برای خودت وقت بذار
این دوران میگذره ما باید خودمون مراقب خودمون باشیم به اندازه کافی هورمونا قاطی شده، اما سعی کن حالتو هر جوری که میتونی خوب کنی
(من خودم قاطی ام)

عزیزم هر چیزی که حالت رو خوب میکنه..‌
همونو انجام بده...
تا پیش مامانت هستی..سعی کن بیشتر به حال و روحیه خودت برسی...

😭😭😭😭😭
مادر زندانی نیست .اشتباه نکرده که مادر شده
قرار نیست خودشو از یاد ببره یا به خودش نرسه
خود مادر به اندازه کافی دلسوزه و از خودش میگذره بخاطر بچش
خوابیده شیر بده عزیزم من خودم پاهامو جمع میکنم بالا بعد شیر میدم چون استخون های کتفم داغونه
کسی قدر نمیدونه فقط وظیفه میدونن

کاملا درکت میکنم چون منم زندانیم توخونه، متاسفانه افسردگیم اومده سراغم و خونه خودم نمیتونم برم سربار مادرم شدم، بچم سینمو نمیگیره و من هرساعت درحال دوشیدن شیرم، شیرخشکم نمیخوره رفلاکس دارع و جدیدا اعتصاب شیرم کرده و من خسته ترینم🙂

بچش گناه داره می تونه برای بچش وقت براره نگهش داره😐

منم کاملا درکت میکنم تازه حق هیچ اعتراضی ام ندارم تایکم غر میزنم درجا میگه به بچه تندی نکن و فلان و...‌😔😔😔

سوال های مرتبط

مامان قهرمان مامان قهرمان ۹ ماهگی
سلام به همه ی مامانای خوب🤍
من اومدم یه تجربه ی بسیار نگران کننده و مو سفید کن رو که توی این ۵ ماه کسی کردم براتون بگم
میدونم خیلیامون بخاطر شرایطی که داریم( کارمندیم،شیرمون کافی نیست، شیرمون قطع شد،،اصلا دلمون خواست شیرخشک بدیم و و و..) شیرخشک رو همراه شیر خودمون به بچه ها دادیم..
من بخاطر اینکه ۹ماه بعدش باید میرفتم سرکار همزمان با شیرخودم شیرخشک عم میدادم نهایت روزی یکی دوبار.. با این حال توی ماه سوم دخترم شروع کرد به نگرفتن سینه خودم و من انقددد عصبی و نگران میشد انقددد خودمو سرزنش میکردم و تو سر خودم میزدم که دردت چی بود تو که شیر داشتی و میومدم شیرخشک رو قطع میکردم یکی دو روز دوباره میدادم.. بچه با بچه فرق میکنه بعضی بچه ها تا آخر هردو رو میگیرن و مشکلی هم ندارن،، ولی دختر من تو وسط ماه سوم دیگه نه سینه ی خودمو میگرفت نه شیشه رو.. یعنی دیوونه شده بودم.. کریه میکرد.. الهی بگردم.. خودمم حساس شده بودمو گریه میکردم که بچم شیر نمیخوره.. تصمیم گرفتم بیخیال بشم و گفتم فقط به یه شیر عادت بدم لااقل همونو بخوره و اینطوری شد که دخترم به ماهه فقط شیرخشک میخوره.. من ادمی بودم که میگفتم تا ۱۸ ماهگیش شیر خودمو میدم وگرنه میمیرم.. خواستم بگم اصلا خودتونو و بچتونو عصبی نکنید،، شرایط همیشه اونجوری نمیشه که ما میخوایم.. بچه هارو هم با بقیه مقایسه نکنید