خانما من آدم کینه ایی نیستم ولی منو شوهرم بعد عروسی اقدام کردیم برای بجه شکر هدا با بار اول باردار شدم یروز مادر شوهرم متوجه میشه میاد خونم میگه وای کاش الان باردار نشی مردم حرف میزنن پشتت چتونه بزارین یکم بگذره ولی منو شوهرم آمادگی کامل از همه لحاظ داشتیم من باردار شدم کلی پشت سرم حرف زدن میگفتن وای تو عقد بود وای اینجور اونجور مثلا یکی دعوتمون میکرد بعدعروسی میگفتن جند ماهته مثلا من ۳ ماهم بود میخاستم بگم ۳ ماهمه میگفتن بگو ۲ ماهمه😐💔یک‌ماه بنداز عقب‌نفهمن و من کامل شکستم یک شب تو جمع بودیم باز تکرار کرد منم داد زدم جلو همه گفتم مگه من حروم کاری کردم این کارا رو میکنید همتونم میدونید من قرص میخوردم شب عروسیم پریود نشم هی میگید ماهتو اینجور بگو این کارو کن اصن من تو عقد باردار شدم که چی نامحرمم ک نبود من برح ۱ عروسی کردم و باردار شدم قشنگ برج ۹ زایمان و همشوتن ضایه شدم بعد اون بحث همه بهم زنگ میزدن من حواب نمیدادم الان اونایی ک پشتم زر زدن بیشتراز خودم بچمو دوس دارن ولی من الان یادم افتاد میخام پاره شم اینن بگم با وجود اینکه ۳ هفته زودتر بدنیا اومد جون وزنش بالا بود باز برج ۹ شد🙃 الان کینه گرفتم ازشون

۱۵ پاسخ

کلا حرفا و کارایی که تو بارداری و زایمان هست هیچوقت فراموش نمیشه

افکار مردمو نمیشه تغییر داد آجی .اینا بیشتر واسشون عروسی مهمه تا عقداما خیلی سخته اینجوری پچ پچ کنن پشت سر آدم

عزیزم کار خلاف شرع که نکردی . خواست خدا بوده ادم هست بعد چندین سال زندگی بچه دارنشده هنوز هم. به نظر من فک کردن به حرف ادمهایی که فهم و شعور ندارن کار اشتباهیه فقط داری خودتو ازار میدی ارزشش و نداره . ببخش و رها کن ولی بخشیدن به این معنی نیست که روابطت با اون ادمها عالی پیش بره کمرنگ شون کن هم تو زندگیت هم توذهنت

خیلی حق داری گلم برای من اینجور چیزا پیش اومده سر دخترم همه ناراحت بودن چرا دختره ولی الان مثل سگ دوسش دارن الآن هم بهم میگن چی میشه این پسر بشه منم سریع میگم همین دخترو از سرو کونش بالا میرین باز پسر میخواین لال میشن

خاطرات بد هرگز فراموش نمیشن حتی اگه ببخشیشون

مثل ما حالا من ۱۰ماه گذشته بود ولی میگفتن وایییی بارداره

وای چقد منی تاریخ همچیت مثل منه ولی مهم نیست ادمارو تو شرایط باید شناخت ومن که دیگه به هیچکی اعتماد ندارم هرکی میخنده دلیل بر ذات خوبش نیست چون از کسایی حرف شنیدم که باهام میخندیدن وپشت سرم حرف میزدند الان که خوندم یاد خودم افتادم

منم زود برادر شدم خودم و همسرم هر دو خواستیم واسه همین راضیم بعضیا هم حرفای مفت زدن ولی مهم نبود برام خانوادم پشتم بودن خانواده همسرم هم همینطور

مث جارياي من ك ٩ ماه بارداري نيومدن چون با مادرشوهرم اينا قهر بودن با ماهم بي دليل رفت و امد نكردم يكسال ب خاطر اينكه فك ميكنن پدرشوهرم مارو بيشتر دوسداره !!!! من غريب و تنها اينجا يكبار نيومدن كمكم . اونوقت از وقتي بچه بدنيااومده زنگ و برو و بيا و واي بچه دلمون تنگ شد و هر روز پياماي چندششون و بايد بببنم منم اهميت نميدم

خواهرشوهر منم روز عروسیش باردار شده بود بچه یکم زود به دنیا آمد همه داشتن میشمردن که چرا زود شده ملت فضولی میکنن اونارو ول کن

عین زنداداش من
اونم بار دار بود شب عروسیش مردم شعور ندارن که براش هفته هارو حساب میکردم میگفت نه یه جوری بگو بیفته بعدش اونم پریودیش تازه تموم‌شده بود شد عروسیش سریع گرفت
هر چی مگفتم الان ۶ هفته ای میگفت نه تو روخدا من دو هفته اس عروسی کردم🤣🤣🤣🤣🤣

در هر شرایطی باشی حتما حتما یه چیزی درمیارن برای گفتن واقعا بعضیا لال بودنشون مفید تر بود تا این که حرف مفت بزنن

من نمیدونم چرا وقتی زن و شوهرخودشون باهم حالشون خوبه مشکلی ندارن باهم بقیه انگشت میکنن تو زندگیشو 😐

یه گوشت در باشه یه گوشت دروازه منم دوماه بعد از عروسیم باردار شدم جهیزیه مبا سیسمونی اهم اومد اصلنم خجالت نکشیدم فقط فرق منو تو در اینه که همه راضی بودن من بچه دار بشم خانواده شوهرم نوه اولشون بود خانواده خودمم میگفتن سنت سی و پنجه خطر داره دیرتر حامله بشی ولی برا در و همسایه هم همه حرف مفت و زر زیاد میزنن باکت نباشه

بهتر کینتو ادامه بده چون آدم نمیشن سعی کن رابطتو حفظ کنی

سوال های مرتبط