مامانا
من برادر زاده شوهر 13سالش اینا میشه ا پدر مادرش جدا شدن اون زن گرفته مادرشم شوهر کرده لان دوهفتس خونه ماست من دخترم فوق العاده اذیتم می‌کنه داره دندون درمیاره همه مامانا می‌دونم درک میکنن وقتی ک دسشویی میری بچه ام پشت سرت گریه می‌کنه یعنی چی من وقتی این نبود در دسشویی رو باز نمیزاشتم دخترمم اینجوری گریه نمی‌کرد با وجود این نمیتونم حتی دسشویی برم میگم یکم مشغولش کن من ی توالت برم میگه ب من چ یا نمی‌مونه و از این حرفا پسره بزرگه مجبورم لباس پوشیده بپوشم از ی ور هر غذایی نمیخوره فقط لازانیا و پیتزا و فست فودی منم واقعا نمی‌دونم ب این برسم ب دخترم برسم یا دخترم لج می‌کنه با اینکه بزرگه تا الآنم اصلا دلشو نشکستم واقعا گفتم بچس بچه طلاقه نزار منم ی زن عمو بد باشم ک تو ذهنش بمونه تا همین الآنم ک ب شما میگم چیزی بهش نگفتم ولی واقعا دیگه کلافه شدم نمی‌دونم چیکار کنم

چه حوصله ای داری شما اصلا به شما نامحرمه به شوهرت بگو که راحت نیسی و اذیت میشی بچه طلاق باشه قرار نیس که آویزون شما باشه اگه از الان موضوع جدی نگیری تا ابد آویزون شماس

ببرین پیش باباش

ب همسرت بگو باهاش صحبت کنه بعد مگه مامان بزرگ بابا بزرگ نداره ک خونه شما میمونه

چرا باید پیش شما باشه .بگو نمیتونم بره پیش پدر و‌مادرش

باشه عزیزم بچه طلاق به شوهرت بگو درکتت میکنم بخدا منم دخترم اینقد گریه میکنه حتی غذا نمیزاره براش درست کنم

عزیزم سن بچه حساسه به نظر من به برادرشوهرت بگو بیاد بچش ببره
چون اگه شما مرتب بچه نگه دارین اصلا براش مهم نیست و کلا ببخیالش میشخ و همه چیش میفته گردن شما
بعد پدر و مادر وظیفش با پدر بزرگ و مادربزرگع

عزیزم کاری کن کمکت کنه اینجوری خیلی راحت میشی ثوابم داره والا بزار چند صباحی پیشتون باشه من امروز مادر شوهرم نبود خواهر شوهرم کلاس ۴ آمدم خونم. هم بازی پسرمم بود یکم به کارام رسیدم سعی کن. همینکه با بچه هم بازی بشه بسه برا ما مامان ها اونم دست خودش نیست که پدر و مادرش انقدر اشغال اند. به برادر شوهرت حتما بگو بیان بچه رو ببرن. اون پدرشه. وقتی درستش می‌کرد باید فور این روزا رو هم می‌کرد جلو خود بچه چیزی نگو

چرا پیش شماست

اول و آخر که می‌ره پیش یکی از والدینش.چند وقت هست اونجاست

دو هفته اومده پیش شما چیکار

چرا پیش شماست؟