دخترم‌از صبح تا شب میگه بغل همش بغل بغل یک لحظه نمیره واسه خودش بازی کنه حتی نصف تا صبح چند بار بیدار میشه میگه بغل اگه بغلش نکنی شروع میکنه گریه و دیگه ساکت نمیشه بایدم بغلش کنی راه بری عین چسب میچسبه به من فقطم منو قبول داره باباش میگه بیا بغل من میگه نه مامان بغل .‌ وای اگه ببینه پای ظرفشویی ام میاد پامو بغل میکنه با گریه مامااا بَبَللل مامااااا بَبَلللل . الان یکی دوماهه عین بچه های چند ماهه شده اخه چرا.

ستاره هم مدتی یه بار این جوری میشه دوباره از سرش میوفته چاره ای جز سازش نیست تا این پروسه هارو رد کنن

دختر منم همش چسبیده به منه. خیلی سخته واقعا. یه لحظاتی حس میکنم الان دیگه رد میدم.
میچسبه به من، یکسره میگه مامان مامان

پسر منم همینه، روزا همبازی داره
دو تا دوست داره با اونا بازی میکنه اصلا با من کاری نداره، اونا نباشن چسبیده به من

پسر منم همینه دقیقا 🥺💕

گلم بچه های ما اضطراب جدایی دارن، بچه منم تقریبا همینجوره اما من خیلی به حرفش نیستم، آخه کار دارم نمیتونم که همینجور اونو بگیرم فقط، اما تو خواب همینه دقیقا

عزیزم بغلش کن ی دوره اس دوباره خوب میشه نگران نباش

تو خواب غلت میزنه اگه دستش به من نخوره بیدار میشه گریه میکنه غرق خواب باشه پشتم بهش باشه بیدار میشه گریه میکنه باید تا صبح صورتم سمتش باشه دستم رو پهلوش بذارم تا بخوابه. عاشقشم ولی پدرم درومده 🥲🥲