تو اتاق دراز کشیده بودم گربه خودش و از پنجره انداخت تو اتاق یه ترس خیلی بدی کردم نفسم هنوز بالا نمیاد شوهرمم شبکاره نیست اتفاقی نیفته برای بچه نگرانم

وااای خیلی بده من تو حیاط خلوتمون خوابیده بودم بین کنج دیوار همسایمون کفتر لونه کرده بود جوجه داشت دم صبح یهو یکی از جوجه هاش پرت شد رو من بال بال میزد منم انقدررر جیغ زدم. خاک تو سر چندش.

توری بزن به پنجره که اگرم باز باشه نتونه بیاد داخل

وای منم فوبیای گربه دارم بخاطر کولر یکم پنجره رو باز گذاشتم همسرم شب کار بود خواب بودم یهو بیدار شدم نصف شبی دیدم گربه دم پنجره روازاده رو مبل اینقدر ترسیدم داشتم سکته میکردم فقط بلند شدم پیشش کردم رفت .ولی چند شبم ک همسرم بود باز اومد نصف شبی جیغ میکشیدم همسرم پراش ریخته بود خداروشکر یه ماهه جاب جا شدیم دیگه ریختش و نمیبینم

اصلا وقتی حامله ای همه چی برعکسه هر چی سگ و. گربه و سوسک و. ملخه حمله میکنه سمت حامله ها
منم اون شب ملخ پرید روم انقدر جییغ زدم ترسیدم ک نگو😒😒

شوهر منم شبکاره
شبایی که نیست خیلی بد میخوابم ، با هر صدایی از خواب میپرم

دیگه چه کاریش میشه کرد جز قوی شدن
الان چندتا نفس عمیق بکش

انشالله که چیزی نیست عزیزم

آب بخور گلم نگران نباش

ان شا الله خدا خودش بچه رو حفظ می‌کنه استرس نداشته باش
فقط نفس عمیق بکش
یکم قرآن بخون یک صدقه کنار بزار عزیزم

رفته گربه از اتاق بیرون در پنجره ببند که دوباره نیاد نترس و استرس نداشته باشه انشالله هیچی نیست مواظب باش

وای خدایا
حق داشتی بترسی
گربه چه جوری اومد چه گربه بیشعوری
من جات بودم تا الان از ترس مرده بودم
دیگه پیامی نمیتونستم بدم
حالا گربه الان تو خونه است ؟
پاشو یک آب قند بخور یکم نمک بزار رو زبونت
زنگ بزن به شوهرت

اب میخوری بعدش فوری
انشالله چیزی نمیشع

عزیزم نگران نباش. نفس عمیق بکش. گربهه رفت؟