۲۸ پاسخ

ولی به نظرم کلا فرقی نداره با هر اختلاف سنی بچه ی دوم بیاری سختی های خودشو داره مثلا اینجوری با اختلاف سنی کم اولش یکی دوسال سخته خیلی ولی بعدش فکر کنم خیلی خیلی بهتر بشه تا اینکه بچه ی اولت پنج شش سالش بشه دومی رو بیاری چون از طرفی با چالش های مهد و مدرسه رفتن و درس خوندن اولی باید سرو کله بزنی از طرفی با چالش های نوزادی دومی به نظرم اون سخت تره ، و همینطور اختلاف سنی های بیشتر در کل همشون چالش ها و سختی های خودشونو دارن به نظرم بازم بهترین حالتش مال ماهاییه که پشت سرهم میاریم اونجوری بچه ی اول هم خیلی کمتر آسیب میبینه چون خیلی از حس ها رو هنوز درک نمیکنه و خیلی از فکرا هنوز به ذهنش نمیرسه ، من خودم شش سالم بود خواهر دار شدم به شدت از خانوادم دور شدم چون فکر میکردم اون اومده و مامان و بابامو ازم گرفته جای منو براشون پر کرده و اینا

عزیزم هنوز بچه دومت خیلی کوچکه، بذار چند ماه دیگه نظرت رو بگو
میدونم سخته ولی هنون بچه اول هم انقدر سخت بود که همون جور که میبینی خیلیا به خاطر سختی‌ش حاضر به آوردن بچه دوم نیستن ولی تا حالا هیچ مامان بزرگی رو دیدی بگه کاش کمتر بچه میاوردم؟
ممطمئن باش روزای خوب میرسه و بعد سختی ها آسونی میاد

و منی که پسر اولم پانزده سال با پسر کوچیکم اختلاف سنی دارن ولی باز باید عین بچه با دوتاشون برخورد بشه مخصوصا الان که پسر بزرگه تو سن بلوغ و نوجوانیه توجه و رسیدگیه بیشتری میخواد 😶

بچه دیگه تنم میلرزونه اصلا حوصله بچه داری ندارم چیه به ما زنا تحمیل کردن بچه درست کنیم ازش لذت ببریم در حالی همین بچه ها قرار کلی اسیب به روح روان ما بزنن درنهایت زبون اوناست که درازه واسمون 😒

حتما باید کمکی داشته باشی ،منم دوتا دارم یکی ۲ ماهه یکی ۲ ساله،سخته خستم بیخوابم کمتر بیرون میرم همش در حال بدو بدوام...ولی شوهرم تا حدودی کمکم میکنه،مامانم میاد کمکم میکنه

من اعصابش ندارم همین یدونه بسمه

اکیه سختی داره ولی خدا حفظشون کنه

وای من سر همین یکی پاره شدم صبح میشد میگفتم وای روز شروع شد دلم نمیخواست پسرم بیدار شه دوست دلشتم بخوابه خیلی سخت بود الان یکم مشغول میشه میگم خدارو شکر راحتی داره میاد

منم گاهی اینقد خسته میشم الانم پاهام و کمرم رو چسب عضلات زدم از شدت دردپا با بدبختی راه میرم،مدام هم پماد عضلات دستمه میزنم به پاهام،خدا بهم رحم کنه فلج نشم،خودمم چاااق🥲

ن ولی من هم مادر یدونه بچه ام آرزوی مرگ میکنم انقد شلوغه و لجباز

سلام ن مخالفم شرابطا با هم فرق داره.‌‌‌روحیات و ......
بچه ک ۲ سالش شد یا نهایییت ۳ دومی باید باردار بود ......حالا هر عزیزی هرطور دوسداره....
فواید بی شماری داره

من دقیقا همینو میگم تا بچه اول مستقل نشده نباید بفکر دومی باشم

وایی راست میگگگ😭🥲🥲
من داغونممم دیگ این یکیو میرم دستشویی بشورم اون یکی گرسنه میشه
شیرش میدم
اون یکی تشنه میش وای اصلا ی اوضاعی
درست حسابی ب کارا خونم نمیرسم ب غذا پختن نمیرسممم
حموم نصف شبا وقت دارم برم
غذا ۱۱ب بعد ک میخوابه میخورم پاهامم شکسته😩

عزیزم هر سنی سختی خودشو داره کلا مسئولیت یه دونه بچه سخته چه برسه به دوتا.من پسر همسرم ۵ ساله بود که پسر خودم ب دنیا اومد گاهی از دستشون فقط داد میزنم گریه میگنم.ناشکری نکن فکر نکن کار اشتباهی کردی عزیزم تو فقط خسته ای و حق داری بابت خستگیت❤

هرسنی باشن‌سخته ولی خب شیر به شیر خیلی سختتره من تصمیم دارم سال دیگه باردار بشم دیگه تا به دنیا بیاد دخترم ۴/۵ میشه تقریبا همه کاری بهش یاددادم تا اونموقع هم ان شالله مستقل تر میشه

برای من الان باردارم یعنی نابودم خودم‌ حالم بده دخترم لجباز فقط میخواد بیاد رو شکم بازی کنه حوصله بازی کردن باهاش رو هم ندارم
مطمئن اونم به دنیا بیاد خیلی برام سخت میشه هیچ کمکی ندارم فقط خودم وخودم خیلی سخته
برای من ناخواسته شد الان یکی میگه جلوگیری محکم نبود محکم بود یعنی خداخواسته شد بیشتر

منم دهنم سرویس با دو تا بچه کوچیک مخصوصا هی بزرگتر میشن دردسراشون بیشتر میشه هبج جا نمیتونم در بیام شوهرم میاد خسته است دلم نمیاد چیزی بگم باید وایسم بچه ها بزرگتر بشن بعد برم بیرون

من بچه هام ۱سال و۱۰ ماه فاصلشونه...
پیییرم درومده هااا... ولی بنظره منم توهر سنی که بیاری سختیه خودشو داره،، باز همونی که دیرتر اورده هم میگه کاش تا کوچیکتر بودن میاوردم..
خلاصه که بعده بچه دوم زندگیه ادم کلللا ۱۸۰ درجه تغییر میکنه و اون زندگیه سابق نمیشه،، ولی اینهمه ادمم چندتا بوه اوردن و از پسش براومدن...انشالله خدا به همه ی ماهم کمک کنه و اعصاب بده که از پسش‌بربیایم🥲🥲🥲

از لحاظ روحی ب حدی داغونم شب و روز گریه میکنم

ساحل جان فعلا پسرت چن روزه ب دنیا اومده من الان ک دخترم ۸ ماهه شده دیروز باور کن تاپیک زدم گفتم خستم دیگ نمیکشم

آره دقیقا بخدا منم درحال نابودی ام

منم با ده سال اختلاف گااااهی روانی میشم

دیگه دیره خواهر آب از سرم گذشته ، سه ماه دیگه پسر دومیم به دنیا میاد و از این قبیل تاپیک ها از من زیاد خواهی دید 😅

بچه های من ۵سال فاصله سنی دارن خیلی خوبه پسرم ۸سالشه کمک حالمه
من راضیم

عزیزم خدا قوت بهت میگم واقعا سخته
انشاالله روزی برسه که خوشبختیشون رو ببینی و خستگی از تنت در بره❤️❤️

دقیقا خیلی دیره به خدا الان هنوز بچه دومم به دنیا نیومده ولی من شبا از زور استرس وفکر وخیال خوابم نمیبره خودم میدونم که چقدر به خودم به بچم ظلم میکنم ولی خیلی دیره و کاری از دست من بر نمیاد وکار خدا

هعععی دست رودلم نزار

💔💔💔دیگ خیلی دیرهههه

سوال های مرتبط