وااااای من تب میکنم یاد ماهای پیش ب خصوص ماه های اول تا چهارم بچم میوفتم.یعنی هرچی شوهرم میگه برا بچه دوم اقدام کنیم میگم من غلط بکنم تو میخوای برو زن بگیر برات بچه بیاره
دیگ اسم بچه رو میشنوم از ترس میمیرم
عزیزم هر بچه ای متفاوته. هرکی ی چیزو تجربه کرده من دخترم ب قدری اروم بود خوب. من واقعا دلم برای نوزادیش یا حاملگی خودم تنگ میشه یا حامله میبنم ذوق میکنم و ب شخصه تصمیم گرفتم یکی دیگه ام بیارم و مهمتر از این کمکی داشتم
وای خدا منو ببخشه
من ماهای اول اونقدر اذیت بودم اونقدر حالم بد بود از بیخوابی و دردکشیدن و گریه های بچه
هرکی رو میدیدم بارداره یا دوسه تا بچه داره هی میگفتم عقل ندارن یا پوست کلفتن آدم مگه این همه به درد و اذیت شدن خودش راضي میشه
حتما بچه هاشون آروم بودن یا کمکی داشتن، من تا سه ماه بچه تو بغلم می خوابید تا میذاشتم زمین جیغ میزد، نابود شدم رسما
من اصلا دلم برای نوزادیش تنگ نمیشع دهنم سرویس شد از بس دل درد گرفت و گریع کرد و شبا نخابید تا صبح ولی از 7 و 8 ماهگی خابید و خوشمزه گی هاش شروع شد قبلش سخت بود دوس ندارم هر زن بارداری هم ک میبینم میگم اول بدبختیت هست 😥🤣
من پسرم خیلی آروم و خوب بود ولی از استرس بارداری سکته رو میزنم هر ماه
نه نترس منم مثل تو ام
منم زن حامله میبینم تو دلم میگم بدبختی هات پیش روته اون روز به ابجیم میگفتم چرا به من نگفتین انقدر سخته بچه داری
عه نصفشو با من بودی 😂😂😂
به معنی واقعی کلمه تا ۴ماه اول خیلی سخت بود
من نوزاد میبینم یاد اون روزای خودم میوفتم و گریم میگیره
دیوانه شده بودم واقعا
الان خداروشکر خیلی اوضاع بهترشده
تو تاپینگام هست همش میپرسیدم تا کی سخته اوضاع همه میگفتن سخت تر هم میشه و من میزدم تو سر خودم
ولی از ۴-۵ماهگی همچی بهتر شد
دو روز پیش رفتم مطب دوتا دوقلو یه ماهه دیدم حالم بد شد😭😅گفتم خدا بدادتون برسه
برای منم روزای اول زایمان سخت بود تا سه ماه
نه منم اصلا ترسی ندارم عاشق بچه ام ولی سر دخترم خانواده شوهرم خیلی اذیتم کردن و ظلم کردن تنها ترسم همینه، دوباره باردار شدم ولی مشکل داشت و سقط کردم دارم دیوونه میشم میخواستمش🥲
والله من که اصلا نمیترسم چون بچه هام کلا آروم بودن ولی بارداری سختی دارم جوریه که تا ماه هفتم هر غذایی که میخورم کلا استفراغ میکنم
من دیشب ازدست دخترم راهی بیمارستان شدم ازبس ک خستم کرده
خونی ک از دست دادم تو زایمان و درد زایمان ماه آخر بارداری ک تا صبح تو دسسویی بودم و نخابیدم
منم نوزاد میبینم میترسم
درسته باحال هستن چهره شون
اما اون روزای نوزادی پسرم ک ب شدت بد آروم بود یادم میاد دلهره میگیرم
منم کمک نداشتم از اولش تا الان ولی بازم شیرینه🥲
🤣😂😂😂😂😂
پسر دوستم تازه به دنیا اومده هروقت میرم خونه ش موهای تنم سیخ میشه میگم ینی منم انقد روزای بدی رو گذروندممممم؟باورم نمیشه اصلا
متنفرم ازون روزا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.